جملاتی کوتاه برای حادثه ای بزرگ
قم خروشید. قیامت است. جمعیت بالغ بر یک میلیون. مردم قم خوشحال از حضور همه اقشار از اقصی نقاط کشور. و طلبه ها و اقتدارگرایان در بهت کامل. شعارها: هرچی فکر کنید
-----------------------------------
رفتیم قسمت زنانه بیت که به دخترشان تسلیت بگیم. خانمی درو باز کرد، به دستش روبان سبز بسته بود
-----------------------------------
از اصفهان اومده بودن و هیجان زده بودن. یکی شون به برادرم گفت:" باریک الله شوما تهرونیا! خدا ححفظدون کوند! ما که همه ش دوعادون می کونیم! ماشاالله خوب پایید ها" یه روحانی میانسال هم باهاشان بود که یادش رفته بود اومده عزاداری. از قیافه ش خوشحالی و هیجان می بارید و چشماش برق می زد
-----------------------------------
از این بدشانستر؟ مخالفان تظاهرات میلیونی راه انداختند و تو بعد شش ماه توانستی چند ده هزار نفر را برای شان دادن قدرتت با مشقت جمع کنی در خیابان. داری عرقت را خشک میکنی که مرجع دینی
مخالفانت «حسینعلی» در ماه عزاداری امام حسین(ع) که همه جا فریاد حسین حسین بلنده، از دنیا میرود. رهبر مخالفانت هم اسمش باشد «میرحسین» و دستور عزاداری برای «حسینعلی» را بدهد که روز هفتم اش هم با عاشورا مصادف است
http://ourperspective.wordpress.com/2009/12/21/badshans
-----------------------------------
جو عجيبي داشت قم. تو جمعيت كنار يك زن چادری راه می رفتیم. نگاهش كرديم فکر کردیم صلاح نيست شعار بديم... چند قدم رفتيم يكدفعه برگشت سمت ما فرياد زد : "حسين حسين شعارشه. كهريزك افتخارشه"
ملت يكصدا همراهی كردند
-----------------------------------
از نجف آباد آمده بود. یازده شب حرکت کرده بود. هم سن و سال من بود با دختری چهار پنج ساله. چادر به سر داشت فکر کنم. گفت ما همه در نجف آباد غسل شهادت کرده ایم و آمده ایم. حاضریم همه مان ندا آقاسلطان بشویم ولی شر این ها کنده شود. هنگام خداحافظی گفتی انشالا زندگی در سرزمین سبز
http://misssayeh.persianblog.ir/post/178
-----------------------------------
دیروز بچه ها از فیلم بردارهای حکومتی عکس و فیلم میگرفتن برای شناسایی. یکی از فیلم برداران حکومتی گفته: بچه ها بسه! الان اینام از ما فیلم میگیرند بلوتوث میکنند به بی بی سی
-----------------------------------
دیروز در قم ایمانم به پیروزی مستحکمتر شد.
از دور یک پارچهی سبز بزرگ دیدم که روی دست جمعیت است. گفتم آها پیدا کردم هم فکرانم را، سعی کردم خودم را به آنجا برسانم. دو قدم حرکت نکرده بودم که پسر جوانی با ریش و به قول معروف تیپ لباس شخصی فریاد زد : "یا حضرت معصومه، منتظری مظلومه" پشت سرش جمعیت همراهی اش کرد.
طرف مقابل حتی در قم هم پایگاهی ندارد و مجبور بود چماق به دستانش را با اتوبوس و وعده سرخرمن از این و و آن سو به شهر بیاورد. اما این طرف مردمی بودند از همه قشر: چیزی که میتوان به جرات ملتش نامید
http://www.3pand.com/1388/10/01/post_1162.html
-----------------------------------
سعید منتظری(پسر آیت الله منتظری) : همه مسجد رو با عکس آقای خامنهای پر کرده بودند و نیروهای لباس شخصی. انگار مثلا مراسم ترحیم آقای خامنهای را میخواستند برگزار کنند
-----------------------------------
چماقدارا به ماشینهای نمره غير قم حمله كردن، آينه مارم شكستن. برگشتیم. تو راه تهران همه دست هاشونو از پنجره ها بیرون گرفته بودن به علامت پيروزی. و پشت شيشه هاشون عكس آيت الله منتظری چسبونده بودن. سرعتمون زياد بود پليس ما رو گرفت: چقدر تند ميرين؟ گفتيم: تشيع جنازه آيت الله منتظری بودیم يه عده وحشی با چماق حمله کردن آينه ماشين مون رم شكستن و ما فرار کرديم.
پليس خنديد: موفق باشيد جنبش بزودی پيروز ميشه! جريمه مون هم نكرد
-----------------------------------
اين همه آدم مال قم هستن؟ يكي تو جمعيت گفت: نه ما از تبريز اومديم! از تبريز كلی راهه چطور اومدين؟ گفت: دينيميزدن گيشمرك دنيا اگر ويران اولا (از دين مون نميگذريم دنيا اگر نابود بشه) بيزده قرآن مجيد سيزده مسلسل تانك اولا (خونه ما قرآن باشه اما خونه شما مسلسل بشه تانك)
منظورش اين بود كه واقعا به آيت الله ارادت داره
-----------------------------------
همزمان با مراسم تشییع آیتالله منتظری در قم، تعداد زیادی از مردم نجفآباد هم که نتوانسته بودند خودشان را به قم برسانند از ساعت 9 صبح در میدان اصلی شهر (باغ ملی) جمع میشوند و دستههای عزاداری تشکیل میدهند. مراسم کمکم تبدیل میشود به یک همایش سیاسی و میدان باغ ملی نجفآباد و خیابانهای اطرافش - برای اولین بار پس از انتخابات- پر میشود از مردمی که یکصدا شعارهای امروز قم و اینماهها را فریاد میزدند. مراسم تا نزدیکیهای ظهر ادامه داشته و نیروهای انتظامی و نظامی هم ناظر بودهاند و با مردم درگیر نشدهاند.
پینوشت: اینها را چند دقیقهی پیش یک دوست نجفآبادی برایم تعریف کرده، دوستی که دلش میخواست به همهی دنیا بگوید امروز تنها در قم قیامت نبوده است
-----------------------------------
دردناك ترين بخش ماجرا هنگامي بوده كه مي خواسته اند جنازه را از بيت خارج كنند و مجبور شده اند ميله هاي آهني را كه دوران حصر خانگي جلوي خانه جوش داده بودند، بكنند.
منتظري مظلوم، آزادي ات مبارك
-----------------------------------
خانم بسیار محجبه در حالی که عکس منتظری در دستش بود در حاشیه راهپیمایی حرکت می کرد و به بسیجی هایی که عکس خامنه ای دستشان بود و ما را نظاره می کردند می گفت"ای رهبر آزاده تجاوز هم آزاده؟" تقریبن نیم ساعت پشت سرش بودم و او از این کار خسته نمی شد
http://jensemokhalef.blogspot.com/2009/12/blog-post_21.html
-----------------------------------
وقتی فاصلهی انتشار خبر درگذشت آیتالله منتظری تا مراسم تشییع فقط ۲۴ ساعت باشه،
وقتی رسانههای رسمی هیچ فراخوانی برای شرکت در مراسم پخش نکنن،
وقتی مراسم تو تهران نباشه،
وقتی ساعت مراسم ۹ صبح باشه که باید ۶ از تهران بزنی بیرون، ۳ از اصفهان و شب قبلاش از نجفآباد،
وقتی مراسم تو یه روز تعطیل هم نباشه،
لطفاً بگین چند صد هزار نفری که تو مراسم بودن، دقیقاً میشن چند نفر؟!
http://www.khabgard.com/?id=1883235842
-----------------------------------
مثل ِ سگ پشیمونم که امروز نرفتم تشییعِ جنازه! از بچهها خبر گرفتم و گفتن بینظیر بوده!
مردم هر چی دلشون خواسته گفتن و اونقدر هم زیاد بودن که هیچ کس جرات نکرده کاری کنه.
مهم این بوده که اون شعارهای ِ رادیکال توسط ِ سیل ِ جمعیت ِ سبزها در شهر ِ قم و بین ِ مردم ِ اونجا فریاد زده شده
-----------------------------------
برگشتنی، یه حاج آقاهه از یکی پرسید: "میگن مرگ بر چی؟" طرف اخماشو کرد تو هم گفت: "دیکتاتور، البته اسمشو هم میارن گاهی" ناخودآگاه خندهم گرفت
یکی از باحالترین شعارهای امروز این بود: "ضرغامی، ضرغامی، مردی نمایش بده
شعار دادن:
مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر
وقتی پای بلندگو هم اومدن پیام رو بخونن، جمعیت اینقدر هوووو کرده که صدای یارو دیگه نمیرسیده
-----------------------------------
از آقای منتظری پرسید این حرف هایی که می زدن پشت سرتون به گوشتون می رسید؟
گفت آره بهم می گفتن گربه نره
گفت ناراحت می شدین؟
گفت نه
یه جور خیلی بی خیال و بزرگوارانه گفت
http://sirhermes.blogspot.com/2009/12/blog-post_21.html
-----------------------------------
همان اول با همان لهجه نجف آبادی چند جمله انگلیسی با ما حال و احوال کرد.
در جواب یک سوال دو نظریه در مورد ولایت فقیه از جمله نظریه آیت الله کمپانی را با ساده ترین کلمات ممکن توضیح داد. از این نظر ژورنالیست ترین آخوندی است که دیده ام. لازم نمی دید دانشش را در کلمات سنگین عربی بپیچد تا عمق دانایی اش را بفهمیم
http://www.mimnoon.com/archives/000717.html
۱۳۸۸ دی ۲, چهارشنبه
۱۳۸۸ آذر ۱۹, پنجشنبه
روز جهانی حقوق بشر
امروز دهم دسامبر، نوزدهم آذر، سالروز تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر است. این اعلامیه شصت و یکسال پیش در دهم دسامبر سال 1948 میلادی، به تصویب کشورهای عضو سازمان ملل رسید، و از آن تاریخ این روز به نام "روز جهانی حقوق بشر" شناخته شد. در این اعلامیه گفته می شود که تمام افراد بشر آزاد بدنیا می آیند و از هر نژاد و رنگ، مذهب، عقیده، جنسیت، ملیت، وضع و موقعیت اجتماعی که باشند از حقوق بنیادی بشر برخوردارند و در برابر قانون مساوی هستند، و هرکس از حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی برخوردار است. دولت ایران در اردیبهشت سال 1354 میثاق حقوق مدنی و سیاسی، و همچنین میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را که به تصویب سازمان ملل رسیده بود، رسما پذیرفت. پذیرش این دو میثاق به معنای آن است که دولت ها موظف اند قوانین داخلی خود را با اعلامیه جهانی حقوق بشر تطبیق دهند.
منبع: رادیو فردا
منبع: رادیو فردا
۱۳۸۸ آذر ۱۲, پنجشنبه
حق حیات
هرانسانی که بدنیا می آید ذاتا دارای حقوقی است که اولین آنها حق حیات است. زیرا هدف از آفرینش , پیش از هر چیز حیات بخشیدن به انسان است. این حق، ذاتی، فطری و طبیعی است، زیرا منشایی جز اراده خداوندی ندارد. از این رو هیچ کس نمی تواند این حق را از خود یا به طریق اولی از دیگری سلب کند. ... انسان حق خود کشی ندارد زیراحیات نفس عطیه ای است الهی که جز با اراده الهی نباید سلب شود.
برچسبها:
حق حیات، کتاب اندیشه آزادی
اشتراک در:
پستها (Atom)