۱۳۸۸ آبان ۲, شنبه

«آزادی ما از نقطه‌ای شروع می‌شود که آزادی دیگران پایان می‌یابد.»

تیتر فوق جمله ای است از ویکتور هوگو. جملات زیادی در وصف آزادی گفته شده است. این ارزش کهن در دوره های متفاوت تاریخی و در فرهنگ های مختلف به اشکال متفاوتی تعریف شده است. فیلسوفان و مذاهب گوناگون نیز بسته به اعتقادات خود تعاریف گاه حتی مخالف از این واژه ارائه کرده اند. به این صفحه ویکی گفتاورد نگاهی بیندازید.
اما هر تعریفی که از آزدی ارائه شود محدود کننده آن است. از این جهت اگر بجای آزادی چیست بگوئیم چه چیزی آزادی نیست حداکثر آزادی را بدست آورده ایم. یعنی بجای اینکه بگوئیم چه کارهایی جزو حقوق افراد است که سلب آن کرفتن آزادی است بگوئیم خط قرمز آزادی افراد کجاست.
پس : آزادی یعنی اختیار انجام هر کاری که تجاوز به آزادی دیگری نباشد.

۱۳۸۸ مهر ۲۶, یکشنبه

پیشنهاد تجمع سبزها در روز افتتاح نمایشگاه مطبوعات

رویداد - بنابراخبار رسیده، هواداران جنبش سبز قصد دارند در موعد برگزاری مراسم افتتاحیه نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها، با تجمع در محل مصلی تهران اعتراض خود را به دولت كودتا و رسانه های حامی این دولت نشان دهند.
یک منبع آگاه به خبرنگار رویداد گفت: "مراسم افتتاحیه نمایشگاه مطبوعات قرار است روز سه شنبه 28 مهر ماه ساعت 15 (سه عصر) با حضور وزیر ارشاد "دولت کودتا" برگزار شود و سبزها قصد دارند در حمایت از روزنامه نگاران بازداشتی و پاسداشت آزادی مطبوعات با نمادهای سبز، تجمع اعتراضی خود را در زمان سخنرانی مسولان دولتی برگزار كنند".
وی تصریح کرد: "برنامه های دیگری نیز برای نشان دادن اعتراض سبزها در روزهای برگزاری نمایشگاه تدارك دیده شده كه از آن جمله می توان به پخش برگه هایی در محكومیت رسانه های حامی کودتا در محوطه مصلی تهران به ویژه روبروی غرفه های كیهان، فارس، ایرنا، جوان، وطن امروز و ایران اشاره كرد".
این منبع آگاه افزود: "این برنامه ها با حضور دانشجویان و دیگر اقشار جامعه به مرور در طول روزهای برگزاری نمایشگاه نیز ادامه خواهد داشت".
منبع : رویداد

ارگانهای اطلاعاتی کجا بودند؟

هنوز چیزی معلوم نیست. یعنی تنها خبر داریم ، چند تن از فرماندهان سپاه در یک عملیات انتحاری شهید شده اند. هنوز هیچ گروهی مسئولیت این عملیات انتحاری را به عهده نگرفته است. هنوز وزارت اطلاعات و یا ارگانهای اطلاعاتی موازی آن هیچکدام مسئولین این حادثه را شناسایی نکرده اند. البته طبق روال همیشگی برخی تریبون های رسمی واژه مبهم دشمن را مقصر دانسته اند و برخی نیز قبل از هرگونه تحقیقی آمریکا را متهم کرده اند. بالاخره او شیطان بزرگ است و مسئولان مملکت دائی جان ناپلئون !
هنوز از ماجرای لو رفتن اطلاعات هسته ای کشور خیلی نگذشته است. آن موقع مقاله ای نوشتم با این تیتر « وزارت اطلاعات کجا بود؟».
دوباره باید آن مطالب را تکرار کنم و بپرسم اینهمه ارگانهای اطلاعاتی کشور کجا بودند که نتوانستند جلوی چنین فاجعه ای را بگیرند. و با کمال تاسف و ناامیدی بپرسم آیا نیروهای امنیتی ما قادر به حفظ امنیت خود نیستند؟
پاسخ همان است که در مقاله قبلی نیز گفته بودم. نیروهای امنیتی چندگانه ما تمام هم و غم خود را صرف سرکوب اعتراضات مردمی و یا نابود کردن منتقدان و دگراندیشان می کنند. نیروهای امنیتی بجای تمرکز در مسائل امنیتی مشغول تصاحب موقعیت های اقتصادی هستند. و در نهایت بجای مسدود کردن راههای جاسوسی مشغول مسدود کردن راههای اطلاع رسانی هستند.در چنین وضعیتی طبیعی است که نتوانند از عهده مقابله با تهدیدات جدی همچون ترور و جاسوسی بربیایند.
و اما حدس و گمان ها:
سایت تابناک به گزارش از سایت پرچم آورده است: سردار شوشتری که به همراه چند تن از فرماندهان سپاه و تعدادی از سران قبایل در عملیاتی تروریستی به شهادت رسید چندی پیش در محفلی با حضور دوستانش گفته بود که "از خدا خواسته ام اینجا (سیستان و بلوچستان) محل شهادتم شود و دلم گواهی می دهد که خداوند آرزوی مرا برآورده خواهد کرد. بعد از احمد کاظمی و دیگر یاران من تنها شده ام و به همین خاطر انتظار شهادتم را می کشم. امیدوارم خداوند با شهادت من مشکلات این منطقه و معضلات آن را حل کند. "
اگرچه روش ترور که بصورت عملیات انتحاری انجام شده مشابه روشهای گروه القاعده و گروههای وابسته به آن است, اما جمله فوق نگرانیهای دیگری را در ذهن ایجاد می کند.
همین امروز صبح خبری را میحواندم مبنی بر تصفیه گسترده نیروهای قدیمی در سپاه. آیا بین این اخبار ارتباطی برقرار است؟
اما من همیشه از ساختن تئوریهای مبنی بر توهم توطئه خودداری می کنم و سعی میکنم آسان ترین تئوری را بر گزینم. اما هنوز چیزی معلوم نیست.

۱۳۸۸ مهر ۲۵, شنبه

عکس ندا آقا سلطان روی تاکسی های نیویورک


بر روی بنر نوشته شده است : در ایران شما بخاطر مخالفت با دولت کشته می شوید.

۱۳۸۸ مهر ۲۰, دوشنبه

یادداشت بابک داد درباره حکم اعدام محمد رضا علی زمانی

صدور حکم اعدام برای اين "عضو انجمن پادشاهی"، بايد تمام اهالی جنبش سبز و ايرانيان را از هر گروهی که هستند به خروش درآورد. دقيقا" بر عضويت ايشان در "انجمن پادشاهی" اصرار و تأکيد می کنم تا حکومت بداند جنبش حق طلبانه ملت ايران، بر پايه های محکمی از جمله حفظ حقوق انسانی تمام ايرانيان بنا نهاده شده است و تفاوتی ميان افراد با عقايد مختلف وجود ندارددو خبر تازه درباره معترضان دربند، فضای ذهنی همه ما را دوباره به ياد فرزندان اسير جنبش حق طلبانه ملت ايران انداخته است. فرزندانی که هرگز از ياد مردم بيرون نيستند. يکی خبر است و دومی شايعه و هر دو قابل تأمل هستند.

بزرگداشت حافظ در میان اخبار اعدام و شکنجه و زندان

امروز بنام خواجه شیراز نام گذاری شده است. می خواستم چیزی بنویسم اما خبر صدور حکم اعدامی دیگر رمق نوشتن را از دستم گرفت. دیوانش را برداشتم و گفتم ای حافظ شیرازی! تو محرم هر رازی! تو را به خدا و به شاخ نباتت قسم می دهم که هر چه صلاح و مصلحت می بینی برایم آشکارسازی.

ديگر ز شاخ سرو سهی بلبل صبور
گلبانگ زد که چشم بد از روی گل به دور
ای گل بشکر آن که تويی پادشاه حسن
با بلبلان بی‌دل شيدا مکن غرور
از دست غيبت تو شکايت نمی‌کنم
تا نيست غيبتی نبود لذت حضور
گر ديگران به عيش و طرب خرمند و شاد
ما را غم نگار بود مايه سرور
زاهد اگر به حور و قصور است اميدوار
ما را شرابخانه قصور است و يار حور
می خور به بانگ چنگ و مخور غصه ور کسی
گويد تو را که باده مخور گو هوالغفور
حافظ شکايت از غم هجران چه می‌کنی
در هجر وصل باشد و در ظلمت است نور

۱۳۸۸ مهر ۱۹, یکشنبه

19 مهر روزجهانی مقابله با مجازات اعدام است

امروز درحالی شاهد اجرای حکم اعدام بهنود شجاعی بودیم که از طرف سازمان ملل به عنوان روز مقابله با مجازات اعدام نام گذاری شده است.
بهنود شجاعی در 17 سالگی مرتکب قتل شده و از طرف قوه قضائیه جمهوری اسلامی به قصاص محکوم شده بود. او پیش از این بار آخرسه بار تا پای چوبه دار رفته و هر بار به دلیلی اجرای حکمش به تعویق انداخته شده بود. اولیای دم که حاضر به بخشش نشدند خود چهارپایه را از زیر پای بهنود کشیدند. به راستی آیا این نحوه انتقام جویی خود نوعی جنایت نیست. که البته در پوششی قانونی بدون مجازات می ماند!!
از این واقعه تلخ گذشتن سخت است اما خبر دیگری را در سایت عفو بین الملل دیدم که با عنوان خبر خوب آمده بود!
اجرای حکم اعدام عباس حسینی به تعویق افتاد. او که یک جوان افغانی است وقتی کمتر از 18 سال داشته مرتکب قتل شده است. او مردی را کشته که به ادعای خودش قصد تجاوز به او را داشته است. آیا به تعویق افتادن اعدام خبر خوبی است؟ نمی دانم!! باید از خود عباس بپرسید که مرگ تنها چند دقیقه با او فاصله داشته است.
اما خبر دیگر را دیروز مدیر روابط عمومی دادگستری استان تهران داد. بشیری راد که گویی به استقبال روز مبارزه با مجازات اعدام میرفت از صدور حکم اعدام برای٣ تن از دستگیر شدگان رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری خبر داد.
نمی دانم این روز ها سردردم از شنیدن مداوم این جور اخبار است یا از پارازیت جدیدی که فضای شهررا مصموم کرده است.

۱۳۸۸ مهر ۱۸, شنبه

کمکم کنید! چگونه میتوانم جلوی فاجعه را بگیرم؟

چند سال پیش وقتی برخورد های غیر قانونی با ارازل و اوباش شروع شد راهی برای اعتراض پیدا نکردم. می دانستم حقوق اولیه انسانهایی دارد تضییع میشود، اما هیچ کس به یاری آنها برنخواست. هیچ کس اعتراض موُثری نکرد. همان زندان کهریزک امروز محل بدترین شکنجه ها بر ضد بهترین جوانان ایران است.
امروز وقتی حُکم اعدام «محمدرضا علی زمانی» از دستگیرشدگان تظاهرات اعتراضی اخیر را شنیدم ، مطالبی که در مورد اعدامهای اول انقلاب شنیده بودم برایم زنده شد. آیا آن فجایع انسانی تکرار خواهد شد؟ زمان آن وقایع من کودکی بیش نبودم. شنیده ام که گروه ها را یکی یکی قلع و قمع می کردند و کسی اعتراض نمی کرد. آیا باز سکوت خواهیم کرد؟
این روز ها یک پاراگراف از برتولت برشت در وبلاگها نقل شده است که بسیار خواندنی است:
« نخست براي دستگيري کمونيست ها آمدند، من هيچ نگفتم، زيرا من کمونيست نبودم. بعد براي گرفتن کارگرها و اعضاي سنديکاها آمدند، و من هيچ نگفتم، چون عضو سنديکا نبودم، سپس براي گرفتن کاتوليک ها آمدند، من باز هيچ نگفتم زيرا من پروتستان بودم. سرانجام براي گرفتن من آمدند، ديگر کسي براي حرف زدن نمانده بود »
می خواهم اعتراض کنم اما چگونه ؟ کمکم کنید! چگونه میتوانم جلوی فاجعه را بگیرم؟

۱۳۸۸ مهر ۱۲, یکشنبه

چرا از مواضع خودمان در پرونده هسته ای عقب نشستیم؟

رادیو فرانسه نوشت " با انتشار خبر تأسیسات جدید هسته ای و آزمایش های موشکی ایران درهفتۀ گذشته، تحلیلگران و سیاستمداران جهان، انتظار زیادی ازبه نتیجه رسیدن مذاکرات با ایران در اجلاس ژنو نداشتند و تیتر روزنامه ها از بن بست گفتگوها حکایت می کرد. با این حال در پایان مذاکرات، غربی ها با امیدواری از نتایج بدست آمده صحبت می کنند. "
«تابناک» نیز به نقل از خبرگزاری‌های خارجی گزارش می دهد، بنا بر توافقات دبیر شورای عالی امنیت ملی با کشورهای 1+5 در ژنو، ایران بیشترین بخش تولید‌ سه هزار پوندی اورانیوم خود را که اکنون با غلظت 4 است، به روسیه می‌فرستد و روسیه پس از خالص کردن این اورانیوم، آن را به میزان 5/19 درصد خلوص رسانده و سپس آن را تحویل کارشناسان فرانسوی می‌دهد و در ادامه نیز کارشناسان فرانسوی، این مقدار سوخت را به شکل میله درآورده و آن را برای رآکتور تحقیقاتی ایران در مرکز انرژی اتمی در امیرآباد تهران آماده می کنند که بتواند از آن برای ساخت رادیو ایزوتوپ‌های پزشکی بهره ببرد.
آنچه از این گزارش ها بر می آید آن است که ایران قدری از مواضع سر سختانه اش عقب نشینی کرده است. البته این عقب نشینی اگر واقعی باشد و البته در همین حدود بماند منافع ملی ما را تامین میکند و امر نامبارکی نیست. اما سوالی که ذهن نگارنده را مشغول کرده این است که چرا در گذشته این انعطاف را نشان ندادیم تا قدری از هزینه های گزاف دست یابی به انرژی هسته ای کاهش بیابد؟
بردن غنی سازی اورانیوم به یک کشور ثالث مدتهاست که توسط غربی ها مطرح شده اما از سوی دولت ایران پذیرفته نمی شد. باید از مسئولین پرسید چه اتفاقی افتاده است که امروز تن به پذیرش این خواست غرب داده اند.
در گذشته اذعان می شد که ما به کشور های دیگر اعتماد نداریم و نمی توانیم چنین پیشنهاداتی را بپذیریم. چگونه این اعتماد به یکباره حاصل شد؟ مردم ایران بخاطرعدم پذیرش این موضوع و ادامه غنی سازی هزینه های بسیاری را در عرصه بین الملل پرداختند. تحریم هایی که مشخصا در این مورد وضع شد هزینه های اقتصادی گزافی برای ایران داشت. اگر قرار بود که با افزایش فشارها تسلیم بشویم چرا از ابتدا چنین نزاعی را آغاز کردیم؟
به نظر نگارنده این عقب نشینی میتواند دو علت داشته باشد. اول اینکه این بار روسیه و چین نیز به جمع انگلستان و فرانسه و آلمان و آمریکا پیوستند.
البته در گذشته بار ها توسط کارشناسان پیش بینی شده بود که چین و روسیه تنها تا مقطعی ایران را همراهی خواهند کرد و بعد از آن در کنار غرب قرار خواهند گرفت. و اگر مقامات ایران به دوستی آنان دل خوش کرده بودند باید پاسخ گوی این اشتباه فاحش در محاسباتشان باشند.
اما دلیل دیگر میتواند وضعیت بحرانی داخل ایران باشد. دولت ایران در مورد انرژی هسته ای دو هدف آشکار را دنبال میکرد. اولی دستیابی به تکنولوژی هسته ای و احتمالا سلاح هسته ای و دومی مانور تبلیغاتی در داخل و خارج ایران.
در داخل با شعار انرژی هسته ای سعی می شد روحیه غرب ستیزی و ملی گرایی را تقویت کرده و مطالبات آزادی خواهانه مردم را سرکوب کنند. و در منطقه بین مردم توهم یک ابر قدرت از ایران بسازند. ابر قدرتی که در برابر غرب می ایستد و از حقوق مستضعفان دفاع می کند.
اما انتخابات و وقایع پس از آن نشان داد که این تبلیغات کار ساز نبوده و آزادی و البته بهبود اوضاع اقتصادی برای مردم اولویت بیشتری دارد. نیز با این گونه تبلیغات نمی توان نارضایتی روز افزون مردم را فرونشاند.
از سوی دیگر نظامی که پایگاه داخلی نداشته باشد در عرصه بین ملل نیز ناگزیر در موضع ضعف خواهد بود و با دادن امتیاز سعی خواهد کرد آنقدر وقت بخرد تا بحران داخلی را فرونشاند.
اگر این مورد آخری علت عقب نشینی در مواضع هسته ای باشد آن وقت باید از امتیاز دادن های بیشتر در آینده ترسید. چراکه این روند تا سقوط حکومت ادامه یافته و منافع ملی ایران را قربانی قدرت طلبی حاکمان خواهد کرد.

۱۳۸۸ مهر ۹, پنجشنبه

فطریه

اگر چه با تاخیر اما بالاخره امروز فطریه خود و خانواده را در حساب آیت الله العظمی صانعی واریز کردم. امیدوارم که در جهت جبران خسارات وارده به مردم در این حوادث اخیر و یا در جایی که خیر باشد هزینه گردد.. شماره حساب ایشان در سایت دفتر ایشان وجود دارد