۱۳۸۸ دی ۲, چهارشنبه

یادداشتهای پراکنده از قم: به نقل از رویداد

جملاتی کوتاه برای حادثه ای بزرگ
قم خروشید. قیامت است. جمعیت بالغ بر یک میلیون. مردم قم خوشحال از حضور همه اقشار از اقصی نقاط کشور. و طلبه ها و اقتدارگرایان در بهت کامل. شعارها: هرچی فکر کنید
-----------------------------------
رفتیم قسمت زنانه بیت که به دخترشان تسلیت بگیم. خانمی درو باز کرد، به دستش روبان سبز بسته بود
-----------------------------------
از اصفهان اومده بودن و هیجان زده بودن. یکی شون به برادرم گفت:" باریک الله شوما تهرونیا! خدا ححفظدون کوند! ما که همه ش دوعادون می کونیم! ماشاالله خوب پایید ها" یه روحانی میانسال هم باهاشان بود که یادش رفته بود اومده عزاداری. از قیافه ش خوشحالی و هیجان می بارید و چشماش برق می زد
-----------------------------------
از این بدشانستر؟ مخالفان تظاهرات میلیونی راه انداختند و تو بعد شش ماه توانستی چند ده هزار نفر را برای شان دادن قدرتت با مشقت جمع کنی در خیابان. داری عرقت را خشک میکنی که مرجع دینی
مخالفانت «حسینعلی» در ماه عزاداری امام حسین(ع) که همه جا فریاد حسین حسین بلنده، از دنیا میرود. رهبر مخالفانت هم اسمش باشد «میرحسین» و دستور عزاداری برای «حسینعلی» را بدهد که روز هفتم اش هم با عاشورا مصادف است
http://ourperspective.wordpress.com/2009/12/21/badshans
-----------------------------------
جو عجيبي داشت قم. تو جمعيت كنار يك زن چادری راه می رفتیم. نگاهش كرديم فکر کردیم صلاح نيست شعار بديم... چند قدم رفتيم يكدفعه برگشت سمت ما فرياد زد : "حسين حسين شعارشه. كهريزك افتخارشه"
ملت يكصدا همراهی كردند
-----------------------------------
از نجف آباد آمده بود. یازده شب حرکت کرده بود. هم سن و سال من بود با دختری چهار پنج ساله. چادر به سر داشت فکر کنم. گفت ما همه در نجف آباد غسل شهادت کرده ایم و آمده ایم. حاضریم همه مان ندا آقاسلطان بشویم ولی شر این ها کنده شود. هنگام خداحافظی گفتی انشالا زندگی در سرزمین سبز
http://misssayeh.persianblog.ir/post/178
-----------------------------------
دیروز بچه ها از فیلم بردارهای حکومتی عکس و فیلم میگرفتن برای شناسایی. یکی از فیلم برداران حکومتی گفته: بچه ها بسه! الان اینام از ما فیلم میگیرند بلوتوث میکنند به بی بی سی
-----------------------------------
دیروز در قم ایمانم به پیروزی مستحکمتر شد.
از دور یک پارچهی سبز بزرگ دیدم که روی دست جمعیت است. گفتم آها پیدا کردم هم فکرانم را، سعی کردم خودم را به آنجا برسانم. دو قدم حرکت نکرده بودم که پسر جوانی با ریش و به قول معروف تیپ لباس شخصی فریاد زد : "یا حضرت معصومه، منتظری مظلومه" پشت سرش جمعیت همراهی اش کرد.
طرف مقابل حتی در قم هم پایگاهی ندارد و مجبور بود چماق به دستانش را با اتوبوس و وعده سرخرمن از این و و آن سو به شهر بیاورد. اما این طرف مردمی بودند از همه قشر: چیزی که میتوان به جرات ملتش نامید
http://www.3pand.com/1388/10/01/post_1162.html
-----------------------------------
سعید منتظری(پسر آیت الله منتظری) : همه مسجد رو با عکس آقای خامنهای پر کرده بودند و نیروهای لباس شخصی. انگار مثلا مراسم ترحیم آقای خامنهای را میخواستند برگزار کنند
-----------------------------------
چماقدارا به ماشینهای نمره غير قم حمله كردن، آينه مارم شكستن. برگشتیم. تو راه تهران همه دست هاشونو از پنجره ها بیرون گرفته بودن به علامت پيروزی. و پشت شيشه هاشون عكس آيت الله منتظری چسبونده بودن. سرعتمون زياد بود پليس ما رو گرفت: چقدر تند ميرين؟ گفتيم: تشيع جنازه آيت الله منتظری بودیم يه عده وحشی با چماق حمله کردن آينه ماشين مون رم شكستن و ما فرار کرديم.
پليس خنديد: موفق باشيد جنبش بزودی پيروز ميشه! جريمه مون هم نكرد
-----------------------------------
اين همه آدم مال قم هستن؟ يكي تو جمعيت گفت: نه ما از تبريز اومديم! از تبريز كلی راهه چطور اومدين؟ گفت: دينيميزدن گيشمرك دنيا اگر ويران اولا (از دين مون نميگذريم دنيا اگر نابود بشه) بيزده قرآن مجيد سيزده مسلسل تانك اولا (خونه ما قرآن باشه اما خونه شما مسلسل بشه تانك)
منظورش اين بود كه واقعا به آيت الله ارادت داره
-----------------------------------
همزمان با مراسم تشییع آیتالله منتظری در قم، تعداد زیادی از مردم نجفآباد هم که نتوانسته بودند خودشان را به قم برسانند از ساعت 9 صبح در میدان اصلی شهر (باغ ملی) جمع میشوند و دستههای عزاداری تشکیل میدهند. مراسم کمکم تبدیل میشود به یک همایش سیاسی و میدان باغ ملی نجفآباد و خیابانهای اطرافش - برای اولین بار پس از انتخابات- پر میشود از مردمی که یکصدا شعارهای امروز قم و اینماهها را فریاد میزدند. مراسم تا نزدیکیهای ظهر ادامه داشته و نیروهای انتظامی و نظامی هم ناظر بودهاند و با مردم درگیر نشدهاند.
پینوشت: اینها را چند دقیقهی پیش یک دوست نجفآبادی برایم تعریف کرده، دوستی که دلش میخواست به همهی دنیا بگوید امروز تنها در قم قیامت نبوده است
-----------------------------------
دردناك ترين بخش ماجرا هنگامي بوده كه مي خواسته اند جنازه را از بيت خارج كنند و مجبور شده اند ميله هاي آهني را كه دوران حصر خانگي جلوي خانه جوش داده بودند، بكنند.
منتظري مظلوم، آزادي ات مبارك
-----------------------------------
خانم بسیار محجبه در حالی که عکس منتظری در دستش بود در حاشیه راهپیمایی حرکت می کرد و به بسیجی هایی که عکس خامنه ای دستشان بود و ما را نظاره می کردند می گفت"ای رهبر آزاده تجاوز هم آزاده؟" تقریبن نیم ساعت پشت سرش بودم و او از این کار خسته نمی شد
http://jensemokhalef.blogspot.com/2009/12/blog-post_21.html
-----------------------------------
وقتی فاصلهی انتشار خبر درگذشت آیتالله منتظری تا مراسم تشییع فقط ۲۴ ساعت باشه،
وقتی رسانههای رسمی هیچ فراخوانی برای شرکت در مراسم پخش نکنن،
وقتی مراسم تو تهران نباشه،
وقتی ساعت مراسم ۹ صبح باشه که باید ۶ از تهران بزنی بیرون، ۳ از اصفهان و شب قبلاش از نجفآباد،
وقتی مراسم تو یه روز تعطیل هم نباشه،
لطفاً بگین چند صد هزار نفری که تو مراسم بودن، دقیقاً میشن چند نفر؟!
http://www.khabgard.com/?id=1883235842
-----------------------------------
مثل ِ سگ پشیمونم که امروز نرفتم تشییعِ جنازه! از بچهها خبر گرفتم و گفتن بینظیر بوده!
مردم هر چی دلشون خواسته گفتن و اونقدر هم زیاد بودن که هیچ کس جرات نکرده کاری کنه.
مهم این بوده که اون شعارهای ِ رادیکال توسط ِ سیل ِ جمعیت ِ سبزها در شهر ِ قم و بین ِ مردم ِ اونجا فریاد زده شده
-----------------------------------
برگشتنی، یه حاج آقاهه از یکی پرسید: "میگن مرگ بر چی؟" طرف اخماشو کرد تو هم گفت: "دیکتاتور، البته اسمشو هم میارن گاهی" ناخودآگاه خندهم گرفت
یکی از باحالترین شعارهای امروز این بود: "ضرغامی، ضرغامی، مردی نمایش بده
شعار دادن:
مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر
وقتی پای بلندگو هم اومدن پیام رو بخونن، جمعیت اینقدر هوووو کرده که صدای یارو دیگه نمیرسیده
-----------------------------------
از آقای منتظری پرسید این حرف هایی که می زدن پشت سرتون به گوشتون می رسید؟
گفت آره بهم می گفتن گربه نره
گفت ناراحت می شدین؟
گفت نه
یه جور خیلی بی خیال و بزرگوارانه گفت
http://sirhermes.blogspot.com/2009/12/blog-post_21.html
-----------------------------------
همان اول با همان لهجه نجف آبادی چند جمله انگلیسی با ما حال و احوال کرد.
در جواب یک سوال دو نظریه در مورد ولایت فقیه از جمله نظریه آیت الله کمپانی را با ساده ترین کلمات ممکن توضیح داد. از این نظر ژورنالیست ترین آخوندی است که دیده ام. لازم نمی دید دانشش را در کلمات سنگین عربی بپیچد تا عمق دانایی اش را بفهمیم
http://www.mimnoon.com/archives/000717.html

۱۳۸۸ آذر ۱۹, پنجشنبه

روز جهانی حقوق بشر

امروز دهم دسامبر، نوزدهم آذر، سالروز تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر است. این اعلامیه شصت و یکسال پیش در دهم دسامبر سال 1948 میلادی، به تصویب کشورهای عضو سازمان ملل رسید، و از آن تاریخ این روز به نام "روز جهانی حقوق بشر" شناخته شد. در این اعلامیه گفته می شود که تمام افراد بشر آزاد بدنیا می آیند و از هر نژاد و رنگ، مذهب، عقیده، جنسیت، ملیت، وضع و موقعیت اجتماعی که باشند از حقوق بنیادی بشر برخوردارند و در برابر قانون مساوی هستند، و هرکس از حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی برخوردار است. دولت ایران در اردیبهشت سال 1354 میثاق حقوق مدنی و سیاسی، و همچنین میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را که به تصویب سازمان ملل رسیده بود، رسما پذیرفت. پذیرش این دو میثاق به معنای آن است که دولت ها موظف اند قوانین داخلی خود را با اعلامیه جهانی حقوق بشر تطبیق دهند.

منبع: رادیو فردا

۱۳۸۸ آذر ۱۲, پنجشنبه

حق حیات

هرانسانی که بدنیا می آید ذاتا دارای حقوقی است که اولین آنها حق حیات است. زیرا هدف از آفرینش , پیش از هر چیز حیات بخشیدن به انسان است. این حق، ذاتی، فطری و طبیعی است، زیرا منشایی جز اراده خداوندی ندارد. از این رو هیچ کس نمی تواند این حق را از خود یا به طریق اولی از دیگری سلب کند. ... انسان حق خود کشی ندارد زیراحیات نفس عطیه ای است الهی که جز با اراده الهی نباید سلب شود.

بر گرفته از کتاب اندیشه آزادی ص 96

۱۳۸۸ آذر ۴, چهارشنبه

روز جهانی محو خشونت عليه زنان

امروز ۲۵ نوامبر، "روز جهانی محو خشونت عليه زنان" است. مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۱۹۹۹ ميلادی روز ۲۵ نوامبر را بعنوان روز جهانی "محوخشونت عليه زنان" تعيين کرد و از دولت ها، سازمان های بين المللی و نهادهای غير دولتی يا "ان جی او ها" خواست تا در اين روز با ترتيب دادن برنامه هايی به رشد آگاهی زنان در اين زمينه و مبارزه با خشونت عليه زنان کمک کنند. سازمان ملل خشونت عليه زنان را بعنوان يکی از عمده ترين مشکلاتی که سلامتی جامعه را به خطر می اندازد، می شناسد و همچنين آن را از موارد نقض حقوق بشر بشمار می آورد.
منبع: رادیو فردا

۱۳۸۸ آبان ۲۷, چهارشنبه

حکم اعدام

دادگستری کل استان تهران با صدور اطلاعيهای از صادر شدن حکم اعدام برای ۵ تن ار متهمان حوادث پس از انتخابات خبر داد. در اين اطلاعيه اتهام اين افراد وابستگی و عضويت در گروههای ضدانقلاب، تروريستی و معاند قيد شده است. در ادامهی اين اطلاعيه آمده است که برای ۸۱ نفر از متهمان احکام زندان از شش ماه تا ۱۵ سال صادر شده است. اين اطلاعيه در پايان میافزايد که احکام صادره، غيرقطعی و قابل تجديد نظر است. گروهها و شخصيتهای اصلاحطلب معترض بارها اعلام کردهاند که يکی از راههای پايان بخشيدن به بحران کنونی کشور،آزادی کلیّهی زندانيان سياسی است.

منبع : رادیو فردا

۱۳۸۸ آبان ۲۳, شنبه

تقدیم به احسان فتاحیان

روبانی به رنگ گندم بر گردن دارد
در چشمهایش باران های بهاری
پاهایش را به کوههای آبیدر میدهد
« دلم برای جنگلهای باران خورده ات تنگ خواهد شد »
سیب سبز از بهشت آمده است
آرزو ها به بهشت می روند

سازمان عفو بين الملل: فورا حکم اعدام شرکو معارفی را لغو کنید.

سازمان عفو بين الملل روز جمعه (ديروز) در بيانيه ای از مقامات جمهوری اسلامی خواست فورا حکم شرکو معارفی که به اتهام محاربه به دليل عضويت در يک سازمان کرد، به اعدام محکوم شده را لغو کنند. به گزارش عفو بين الملل، شرکو معارفی پنجشنبه گذشته به بند انفرادی در زندان سقز منتقل شده و احتمال می رود حکم اعدام وی به اجرا گذاشته شود. چهارشنبه گذشته يک زندانی سياسی ديگر کرد به نام احسان فتاحيان، در سنندج به اتهام محاربه اعدام شد. عفو بين الملل همچنين در اين بيانيه می گويد دستکم ۱۰ مرد و يک زن کرد، به اتهام مشابه در زندان های ايران در انتظار اجرای حکم اعدام هستند. اين سازمان بين المللی حقوق بشر از جمهوری اسلامی خواسته سريعا احکام اعدام را متوقف کند و به اجرای حکم اعدام در ايران، پايان دهد.

منبع: رادیو فردا

۱۳۸۸ آبان ۲۰, چهارشنبه

احسان فتاحیان اعدام شد

می خوام چیزی بنویسم اما نمی تونم. به اصطلاح دستم به قلم نمیره! نمیدونم چطور میتونن به این راحتی حکم اعدام بدن؟؟ احسان فتاحیان را کشتند.

پرم از خشم
بغضی که نمی ترکد
فریادی که نمی شکند
پرم از بی تابی
بی قراری...
شال سبزم را میبندم روی زخمهای گلویم ... میزنم بیرون

احسان فتاحیان


احسان فتاحیان فرزند عزت، ۲۷ ساله‌، متولد شهر کرمانشاه و ساکن سنندج، حدود ۹ ماه پیش در کامیاران دستگیر و پس از تحمل ۳ ماه انفرادی در بازداشت گاه اداره‌ی اطلاعات سنندج تحت شکنجه‌های روحی و جسمی، به‌ زندان مرکزی این شهر منتقل گردید. احسان که‌ به‌ اتهام “محاربه‌ و اقدام علیه‌ امنیت ملی کشور” متهم گردیده‌، ابتدا توسط شعبه‌ی اول دادگاه انقلاب سنندج به‌ ریاست قاضی بابایی به‌ ۱۰ سال حبس توام با تبعید در شهر رامهرمز واقع در استان خوزستان محکوم شده‌ بود.
اما این حکم که‌ با اعتراض وی و شخص دادستان کامیاران مواجه‌ شد، پس از بررسی در شعبه‌ی ۴ دادگاه تجدید نظر استان، و بدون اینکه‌ دفاعیات وی در نظر گرفته‌ شود، در نهایت ناباوری به‌ “اعدام” تبدیل گردید. این در حالی است که‌ بنا به‌ مواد مصرح در “قانون آیین دادرسی کیفری” ، احکام صادره‌ توسط دادگاه های بدوی در مراحل بالاتر قابلیت افزایش و یا تبدیل به‌ اشد مجازات را ندارد. از سوی دیگر بنا به‌ اعلام خانواده‌ی این فعال محکوم به‌ اعدام، وی طی مدت زمان بازداشت در بازداشت گاه اداره‌ی اطلاعات سنندج، برای اخذ اعترافات تلویزیونی به‌ شدت تحت فشار بوده‌ و آنگونه‌ که‌ در دادنامه‌ی او نیز آمده‌ است، علی رغم تمام این موارد، آقای فتاحیان ‌ در هیچ کدام از مراحل دادرسی، اقراری به‌ این اتهام کرده‌ است. او همچنان بر اینکه‌ هیچ اقدام مسلحانه‌ای انجام نداده‌ و حتی اسلحه‌ای نیز حمل نکرده‌ است، پافشاری می کند و تبدیل غیر قانونی حکم زندانش را، امری کاملا سیاسی توصیف می کند.

۱۳۸۸ آبان ۱۸, دوشنبه

اعدام بخاطر همجنس بازی در دوران نوجوانی!

سایت دیده بان حقوق بشر نوشت : در ایران سه نفر، بخاطر همجنس بازی در دوران نوجوانی، در انتظار اجرای حکم اعدام هستند.
مهدی از تبریز، محسن از شیراز و نعمت صفوی از اردبیل در پرونده های جداگانه ای بخاطر همجنس بازی در دوران نوجوانی محکوم به اعدام شده اند.
به گزارش این سایت ایران رتبه اول در اعدام نوجوانان را در دنیا دارد و در سال 2008 میلادی هفت نفر را اعدام کرده است.
برای مشاهده اصل خبر به این لینک مراجعه کنید
به نظر می رسد قضات ایرانی خیلی آسان حکم اعدام صادر میکنند و با اینکه ایران کنوانسیون منع اعدام افراد زیر هیجده سال را امضا کرده است به آن پایبند نیست. قوه قضائیه برای دور زدن قانون افراد محکوم شده را تا رسیدن به سن بالای 18 سال در زندان نگه میدارد.

۱۳۸۸ آبان ۱۶, شنبه

اندیشه آزادی، شکست در اولین خاکریز


کتاب «اندیشه آزادی» ، که توسط آقایان دکتر محمد طبیبیان ، دکتر موسی غنی نژاد و حسین عباسی علی کمر نوشته شده است با گرایش لیبرالی به معضل عقب ماندگی ایران می پردازد و از منظر اقتصاد سیاسی آن را بررسی کرده و دلیل اصلی شکست تجددطلبی ایرانیان را در عدم ریشه یابی دقیق دلایل پیشرفت در غرب میداند. ایرانیان که با مظاهر پیشرفت درغرب مواجه میشوند سعی میکنند آنها را به ایران وارد کنند.اما از منظر این کتاب ، حقوق فردی که ریشه اصلی تحولات در غرب است، مورد غفلت روشنفکران ایرانی قرار گرفته است.
کتاب اندیشه آزادی که در واقع نسخه ویرایش و بازنگری شده کتاب آزادی خواهی نافرجام است توسط انتشارات پیشبرد منتشر شده است و متاسفانه خوب توزیع نشده است. این کتاب را به همه دوستان توصیه می کنم .
تلفن سفارش که در خود کتاب آمده است: 4-88670062 میباشد.

۱۳۸۸ آبان ۱۲, سه‌شنبه

تلاش برای جهانی شایسته کود کان

بارها پیش آمده است که پشت چراغ قرمز ایستاده ایم و چند کودک به سمت ماشینمان هجوم آورده اند تا یا چیزی به ما بفروشند یا گدایی کنند. بارها شیشه ماشین را بالا کشیده ایم و رویمان را برگردانده ایم. بارها مجبور شده ایم آنها را از کنار خودروی خود برانیم تا کثیفش نکنند اما خیلی وقتها هم اثر انگشتانشان روی شیشه نگاهمان جا مانده است. گاهی درون فضای بسته خودرو بحث کرده ایم که نباید به اینها پول داد یا اینکه چه میشود کرد. گاهی چراغ سبز شده است و بقول دوست شاعرم " در سرعت ماشینها رنج آدمها از یادمان رفته است".
این پیام را به بهانه پلمپ شدن دفتر کار " جمعیت تلاش برای جهانی شایسته کودکان " که در زمینه مسائل کودکان کار و خیابان در تهران فعالیت می کرد نوشته ام.
دولت محمود که حامی فقیر شدن ثروتمندان است در راستای حمایت از حقوق مستضعفین دفتر این سازمان غیر دولتی را پلمپ کرد.
یادم نمی رود صحنه ای را که درمیان راهپیمایی سبز معترضان دختر بچه ای از همین کودکان خیابانی با آکاردیون خود سرود ای ایران می نواخت.

۱۳۸۸ آبان ۲, شنبه

«آزادی ما از نقطه‌ای شروع می‌شود که آزادی دیگران پایان می‌یابد.»

تیتر فوق جمله ای است از ویکتور هوگو. جملات زیادی در وصف آزادی گفته شده است. این ارزش کهن در دوره های متفاوت تاریخی و در فرهنگ های مختلف به اشکال متفاوتی تعریف شده است. فیلسوفان و مذاهب گوناگون نیز بسته به اعتقادات خود تعاریف گاه حتی مخالف از این واژه ارائه کرده اند. به این صفحه ویکی گفتاورد نگاهی بیندازید.
اما هر تعریفی که از آزدی ارائه شود محدود کننده آن است. از این جهت اگر بجای آزادی چیست بگوئیم چه چیزی آزادی نیست حداکثر آزادی را بدست آورده ایم. یعنی بجای اینکه بگوئیم چه کارهایی جزو حقوق افراد است که سلب آن کرفتن آزادی است بگوئیم خط قرمز آزادی افراد کجاست.
پس : آزادی یعنی اختیار انجام هر کاری که تجاوز به آزادی دیگری نباشد.

۱۳۸۸ مهر ۲۶, یکشنبه

پیشنهاد تجمع سبزها در روز افتتاح نمایشگاه مطبوعات

رویداد - بنابراخبار رسیده، هواداران جنبش سبز قصد دارند در موعد برگزاری مراسم افتتاحیه نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها، با تجمع در محل مصلی تهران اعتراض خود را به دولت كودتا و رسانه های حامی این دولت نشان دهند.
یک منبع آگاه به خبرنگار رویداد گفت: "مراسم افتتاحیه نمایشگاه مطبوعات قرار است روز سه شنبه 28 مهر ماه ساعت 15 (سه عصر) با حضور وزیر ارشاد "دولت کودتا" برگزار شود و سبزها قصد دارند در حمایت از روزنامه نگاران بازداشتی و پاسداشت آزادی مطبوعات با نمادهای سبز، تجمع اعتراضی خود را در زمان سخنرانی مسولان دولتی برگزار كنند".
وی تصریح کرد: "برنامه های دیگری نیز برای نشان دادن اعتراض سبزها در روزهای برگزاری نمایشگاه تدارك دیده شده كه از آن جمله می توان به پخش برگه هایی در محكومیت رسانه های حامی کودتا در محوطه مصلی تهران به ویژه روبروی غرفه های كیهان، فارس، ایرنا، جوان، وطن امروز و ایران اشاره كرد".
این منبع آگاه افزود: "این برنامه ها با حضور دانشجویان و دیگر اقشار جامعه به مرور در طول روزهای برگزاری نمایشگاه نیز ادامه خواهد داشت".
منبع : رویداد

ارگانهای اطلاعاتی کجا بودند؟

هنوز چیزی معلوم نیست. یعنی تنها خبر داریم ، چند تن از فرماندهان سپاه در یک عملیات انتحاری شهید شده اند. هنوز هیچ گروهی مسئولیت این عملیات انتحاری را به عهده نگرفته است. هنوز وزارت اطلاعات و یا ارگانهای اطلاعاتی موازی آن هیچکدام مسئولین این حادثه را شناسایی نکرده اند. البته طبق روال همیشگی برخی تریبون های رسمی واژه مبهم دشمن را مقصر دانسته اند و برخی نیز قبل از هرگونه تحقیقی آمریکا را متهم کرده اند. بالاخره او شیطان بزرگ است و مسئولان مملکت دائی جان ناپلئون !
هنوز از ماجرای لو رفتن اطلاعات هسته ای کشور خیلی نگذشته است. آن موقع مقاله ای نوشتم با این تیتر « وزارت اطلاعات کجا بود؟».
دوباره باید آن مطالب را تکرار کنم و بپرسم اینهمه ارگانهای اطلاعاتی کشور کجا بودند که نتوانستند جلوی چنین فاجعه ای را بگیرند. و با کمال تاسف و ناامیدی بپرسم آیا نیروهای امنیتی ما قادر به حفظ امنیت خود نیستند؟
پاسخ همان است که در مقاله قبلی نیز گفته بودم. نیروهای امنیتی چندگانه ما تمام هم و غم خود را صرف سرکوب اعتراضات مردمی و یا نابود کردن منتقدان و دگراندیشان می کنند. نیروهای امنیتی بجای تمرکز در مسائل امنیتی مشغول تصاحب موقعیت های اقتصادی هستند. و در نهایت بجای مسدود کردن راههای جاسوسی مشغول مسدود کردن راههای اطلاع رسانی هستند.در چنین وضعیتی طبیعی است که نتوانند از عهده مقابله با تهدیدات جدی همچون ترور و جاسوسی بربیایند.
و اما حدس و گمان ها:
سایت تابناک به گزارش از سایت پرچم آورده است: سردار شوشتری که به همراه چند تن از فرماندهان سپاه و تعدادی از سران قبایل در عملیاتی تروریستی به شهادت رسید چندی پیش در محفلی با حضور دوستانش گفته بود که "از خدا خواسته ام اینجا (سیستان و بلوچستان) محل شهادتم شود و دلم گواهی می دهد که خداوند آرزوی مرا برآورده خواهد کرد. بعد از احمد کاظمی و دیگر یاران من تنها شده ام و به همین خاطر انتظار شهادتم را می کشم. امیدوارم خداوند با شهادت من مشکلات این منطقه و معضلات آن را حل کند. "
اگرچه روش ترور که بصورت عملیات انتحاری انجام شده مشابه روشهای گروه القاعده و گروههای وابسته به آن است, اما جمله فوق نگرانیهای دیگری را در ذهن ایجاد می کند.
همین امروز صبح خبری را میحواندم مبنی بر تصفیه گسترده نیروهای قدیمی در سپاه. آیا بین این اخبار ارتباطی برقرار است؟
اما من همیشه از ساختن تئوریهای مبنی بر توهم توطئه خودداری می کنم و سعی میکنم آسان ترین تئوری را بر گزینم. اما هنوز چیزی معلوم نیست.

۱۳۸۸ مهر ۲۵, شنبه

عکس ندا آقا سلطان روی تاکسی های نیویورک


بر روی بنر نوشته شده است : در ایران شما بخاطر مخالفت با دولت کشته می شوید.

۱۳۸۸ مهر ۲۰, دوشنبه

یادداشت بابک داد درباره حکم اعدام محمد رضا علی زمانی

صدور حکم اعدام برای اين "عضو انجمن پادشاهی"، بايد تمام اهالی جنبش سبز و ايرانيان را از هر گروهی که هستند به خروش درآورد. دقيقا" بر عضويت ايشان در "انجمن پادشاهی" اصرار و تأکيد می کنم تا حکومت بداند جنبش حق طلبانه ملت ايران، بر پايه های محکمی از جمله حفظ حقوق انسانی تمام ايرانيان بنا نهاده شده است و تفاوتی ميان افراد با عقايد مختلف وجود ندارددو خبر تازه درباره معترضان دربند، فضای ذهنی همه ما را دوباره به ياد فرزندان اسير جنبش حق طلبانه ملت ايران انداخته است. فرزندانی که هرگز از ياد مردم بيرون نيستند. يکی خبر است و دومی شايعه و هر دو قابل تأمل هستند.

بزرگداشت حافظ در میان اخبار اعدام و شکنجه و زندان

امروز بنام خواجه شیراز نام گذاری شده است. می خواستم چیزی بنویسم اما خبر صدور حکم اعدامی دیگر رمق نوشتن را از دستم گرفت. دیوانش را برداشتم و گفتم ای حافظ شیرازی! تو محرم هر رازی! تو را به خدا و به شاخ نباتت قسم می دهم که هر چه صلاح و مصلحت می بینی برایم آشکارسازی.

ديگر ز شاخ سرو سهی بلبل صبور
گلبانگ زد که چشم بد از روی گل به دور
ای گل بشکر آن که تويی پادشاه حسن
با بلبلان بی‌دل شيدا مکن غرور
از دست غيبت تو شکايت نمی‌کنم
تا نيست غيبتی نبود لذت حضور
گر ديگران به عيش و طرب خرمند و شاد
ما را غم نگار بود مايه سرور
زاهد اگر به حور و قصور است اميدوار
ما را شرابخانه قصور است و يار حور
می خور به بانگ چنگ و مخور غصه ور کسی
گويد تو را که باده مخور گو هوالغفور
حافظ شکايت از غم هجران چه می‌کنی
در هجر وصل باشد و در ظلمت است نور

۱۳۸۸ مهر ۱۹, یکشنبه

19 مهر روزجهانی مقابله با مجازات اعدام است

امروز درحالی شاهد اجرای حکم اعدام بهنود شجاعی بودیم که از طرف سازمان ملل به عنوان روز مقابله با مجازات اعدام نام گذاری شده است.
بهنود شجاعی در 17 سالگی مرتکب قتل شده و از طرف قوه قضائیه جمهوری اسلامی به قصاص محکوم شده بود. او پیش از این بار آخرسه بار تا پای چوبه دار رفته و هر بار به دلیلی اجرای حکمش به تعویق انداخته شده بود. اولیای دم که حاضر به بخشش نشدند خود چهارپایه را از زیر پای بهنود کشیدند. به راستی آیا این نحوه انتقام جویی خود نوعی جنایت نیست. که البته در پوششی قانونی بدون مجازات می ماند!!
از این واقعه تلخ گذشتن سخت است اما خبر دیگری را در سایت عفو بین الملل دیدم که با عنوان خبر خوب آمده بود!
اجرای حکم اعدام عباس حسینی به تعویق افتاد. او که یک جوان افغانی است وقتی کمتر از 18 سال داشته مرتکب قتل شده است. او مردی را کشته که به ادعای خودش قصد تجاوز به او را داشته است. آیا به تعویق افتادن اعدام خبر خوبی است؟ نمی دانم!! باید از خود عباس بپرسید که مرگ تنها چند دقیقه با او فاصله داشته است.
اما خبر دیگر را دیروز مدیر روابط عمومی دادگستری استان تهران داد. بشیری راد که گویی به استقبال روز مبارزه با مجازات اعدام میرفت از صدور حکم اعدام برای٣ تن از دستگیر شدگان رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری خبر داد.
نمی دانم این روز ها سردردم از شنیدن مداوم این جور اخبار است یا از پارازیت جدیدی که فضای شهررا مصموم کرده است.

۱۳۸۸ مهر ۱۸, شنبه

کمکم کنید! چگونه میتوانم جلوی فاجعه را بگیرم؟

چند سال پیش وقتی برخورد های غیر قانونی با ارازل و اوباش شروع شد راهی برای اعتراض پیدا نکردم. می دانستم حقوق اولیه انسانهایی دارد تضییع میشود، اما هیچ کس به یاری آنها برنخواست. هیچ کس اعتراض موُثری نکرد. همان زندان کهریزک امروز محل بدترین شکنجه ها بر ضد بهترین جوانان ایران است.
امروز وقتی حُکم اعدام «محمدرضا علی زمانی» از دستگیرشدگان تظاهرات اعتراضی اخیر را شنیدم ، مطالبی که در مورد اعدامهای اول انقلاب شنیده بودم برایم زنده شد. آیا آن فجایع انسانی تکرار خواهد شد؟ زمان آن وقایع من کودکی بیش نبودم. شنیده ام که گروه ها را یکی یکی قلع و قمع می کردند و کسی اعتراض نمی کرد. آیا باز سکوت خواهیم کرد؟
این روز ها یک پاراگراف از برتولت برشت در وبلاگها نقل شده است که بسیار خواندنی است:
« نخست براي دستگيري کمونيست ها آمدند، من هيچ نگفتم، زيرا من کمونيست نبودم. بعد براي گرفتن کارگرها و اعضاي سنديکاها آمدند، و من هيچ نگفتم، چون عضو سنديکا نبودم، سپس براي گرفتن کاتوليک ها آمدند، من باز هيچ نگفتم زيرا من پروتستان بودم. سرانجام براي گرفتن من آمدند، ديگر کسي براي حرف زدن نمانده بود »
می خواهم اعتراض کنم اما چگونه ؟ کمکم کنید! چگونه میتوانم جلوی فاجعه را بگیرم؟

۱۳۸۸ مهر ۱۲, یکشنبه

چرا از مواضع خودمان در پرونده هسته ای عقب نشستیم؟

رادیو فرانسه نوشت " با انتشار خبر تأسیسات جدید هسته ای و آزمایش های موشکی ایران درهفتۀ گذشته، تحلیلگران و سیاستمداران جهان، انتظار زیادی ازبه نتیجه رسیدن مذاکرات با ایران در اجلاس ژنو نداشتند و تیتر روزنامه ها از بن بست گفتگوها حکایت می کرد. با این حال در پایان مذاکرات، غربی ها با امیدواری از نتایج بدست آمده صحبت می کنند. "
«تابناک» نیز به نقل از خبرگزاری‌های خارجی گزارش می دهد، بنا بر توافقات دبیر شورای عالی امنیت ملی با کشورهای 1+5 در ژنو، ایران بیشترین بخش تولید‌ سه هزار پوندی اورانیوم خود را که اکنون با غلظت 4 است، به روسیه می‌فرستد و روسیه پس از خالص کردن این اورانیوم، آن را به میزان 5/19 درصد خلوص رسانده و سپس آن را تحویل کارشناسان فرانسوی می‌دهد و در ادامه نیز کارشناسان فرانسوی، این مقدار سوخت را به شکل میله درآورده و آن را برای رآکتور تحقیقاتی ایران در مرکز انرژی اتمی در امیرآباد تهران آماده می کنند که بتواند از آن برای ساخت رادیو ایزوتوپ‌های پزشکی بهره ببرد.
آنچه از این گزارش ها بر می آید آن است که ایران قدری از مواضع سر سختانه اش عقب نشینی کرده است. البته این عقب نشینی اگر واقعی باشد و البته در همین حدود بماند منافع ملی ما را تامین میکند و امر نامبارکی نیست. اما سوالی که ذهن نگارنده را مشغول کرده این است که چرا در گذشته این انعطاف را نشان ندادیم تا قدری از هزینه های گزاف دست یابی به انرژی هسته ای کاهش بیابد؟
بردن غنی سازی اورانیوم به یک کشور ثالث مدتهاست که توسط غربی ها مطرح شده اما از سوی دولت ایران پذیرفته نمی شد. باید از مسئولین پرسید چه اتفاقی افتاده است که امروز تن به پذیرش این خواست غرب داده اند.
در گذشته اذعان می شد که ما به کشور های دیگر اعتماد نداریم و نمی توانیم چنین پیشنهاداتی را بپذیریم. چگونه این اعتماد به یکباره حاصل شد؟ مردم ایران بخاطرعدم پذیرش این موضوع و ادامه غنی سازی هزینه های بسیاری را در عرصه بین الملل پرداختند. تحریم هایی که مشخصا در این مورد وضع شد هزینه های اقتصادی گزافی برای ایران داشت. اگر قرار بود که با افزایش فشارها تسلیم بشویم چرا از ابتدا چنین نزاعی را آغاز کردیم؟
به نظر نگارنده این عقب نشینی میتواند دو علت داشته باشد. اول اینکه این بار روسیه و چین نیز به جمع انگلستان و فرانسه و آلمان و آمریکا پیوستند.
البته در گذشته بار ها توسط کارشناسان پیش بینی شده بود که چین و روسیه تنها تا مقطعی ایران را همراهی خواهند کرد و بعد از آن در کنار غرب قرار خواهند گرفت. و اگر مقامات ایران به دوستی آنان دل خوش کرده بودند باید پاسخ گوی این اشتباه فاحش در محاسباتشان باشند.
اما دلیل دیگر میتواند وضعیت بحرانی داخل ایران باشد. دولت ایران در مورد انرژی هسته ای دو هدف آشکار را دنبال میکرد. اولی دستیابی به تکنولوژی هسته ای و احتمالا سلاح هسته ای و دومی مانور تبلیغاتی در داخل و خارج ایران.
در داخل با شعار انرژی هسته ای سعی می شد روحیه غرب ستیزی و ملی گرایی را تقویت کرده و مطالبات آزادی خواهانه مردم را سرکوب کنند. و در منطقه بین مردم توهم یک ابر قدرت از ایران بسازند. ابر قدرتی که در برابر غرب می ایستد و از حقوق مستضعفان دفاع می کند.
اما انتخابات و وقایع پس از آن نشان داد که این تبلیغات کار ساز نبوده و آزادی و البته بهبود اوضاع اقتصادی برای مردم اولویت بیشتری دارد. نیز با این گونه تبلیغات نمی توان نارضایتی روز افزون مردم را فرونشاند.
از سوی دیگر نظامی که پایگاه داخلی نداشته باشد در عرصه بین ملل نیز ناگزیر در موضع ضعف خواهد بود و با دادن امتیاز سعی خواهد کرد آنقدر وقت بخرد تا بحران داخلی را فرونشاند.
اگر این مورد آخری علت عقب نشینی در مواضع هسته ای باشد آن وقت باید از امتیاز دادن های بیشتر در آینده ترسید. چراکه این روند تا سقوط حکومت ادامه یافته و منافع ملی ایران را قربانی قدرت طلبی حاکمان خواهد کرد.

۱۳۸۸ مهر ۹, پنجشنبه

فطریه

اگر چه با تاخیر اما بالاخره امروز فطریه خود و خانواده را در حساب آیت الله العظمی صانعی واریز کردم. امیدوارم که در جهت جبران خسارات وارده به مردم در این حوادث اخیر و یا در جایی که خیر باشد هزینه گردد.. شماره حساب ایشان در سایت دفتر ایشان وجود دارد

۱۳۸۸ مهر ۶, دوشنبه

تظاهرات دانشجویی شروع شد

رادیو فرانسه - همزمان با آغاز سال تحصیلی صدها تن از دانشجویان در اعتراض با آنچه دولت کودتا می خواندند در خیابان های
داخل دانشگاه دست به تظاهرات زدند.این تظاهرات مصادف با حضور وزیر علوم, کامران دانشجو, در دانشگاه تهران بود

۱۳۸۸ مهر ۴, شنبه

وزارت اطلاعات کجا بود؟

این تصاویر را یک لحظه کنار هم بگذارید: محمود احمدی نژاد که در داخل ایران با بحران مشروعیت روبروست در نیویورک است. او با لحنی ملایم تر سعی میکند همان مواضع قبلی خود را حفظ کند. اما اگرچه لحن او ملایم تر شده جامعه جهانی نمی تواند ان را تحمل کند و سالن سازمان ملل خالی میشود. او در حالی خود را منتخب مردم ایران میخواند که ایرانیان تجمع کننده در بیرون خواستار استعفای دولت کودتایی وی هستند. و تصور کنید زمانی را که او سعی میکند خبرنگاران را قانع کند که برنامه هسته ای ایران شفاف و صلح آمیز است.
و یکباره خبر مثل آوار بر سرش خراب میشود. کارخانه مخفی غنی سازی اورانیوم توسط جاسوسان سازمان مجاهدین خلق لو رفته است.
هیچ چیز نمی توانست بدتر از این باشد. آقای رئیس , پر جمعیت ترین هیئت شرکت کننده در اجلاس عمومی سازمان ملل را بر میدارد و شتابان به کشور بر میگردد. که چه بکند؟ قاعدتا باید برود سراغ وزارت اطلاعات که بپرسد شما کجا بودید وقتی که گروهک منافقین اسرار مملکت را در اختیار سازمانهای امنیتی دشمن قرار میدادند؟!
البته وزارت اطلاعات مشغول اعتراف گیری از چند روزنامه نگار و احتمالا شکنجه چند جوان معترض به نتیجه انتخابات است.
پس مسیر خود را تغییر داده به قم میرود و احتمالا نزد آیت الله ... که آقا نمیدانید در سازمان ملل که صحبت میکردم یک هاله نوری بنده را احاطه کرد که همه ی حاضران از ترس پا به فرار گذاشتند!
اما از طنز تلخ ماجرا که بگذریم, باید پرسید به راستی وزارت اطلاعا ت که آنقدر سخت گیر است که چند گزارش ساده خبری را جاسوسی تلقی میکند چطور نتوانسته جلوی افشای اسرار نظامی کشور را آن هم توسط گروهی که در بد ترین و سخت ترین شرایط در حال فعالیت است بگیرد؟؟

۱۳۸۸ مهر ۱, چهارشنبه

صندلي خالي آيت‌الله يزدي در جايگاه هيات رئيسه مجلس خبرگان

گفتني است ششمين اجلاس رسمي مجلس خبرگان دوره چهارم صبح امروز درمحل قديم مجلس شوراي اسلامي و با قرائت آياتي از قرآن مجيد آغاز شد. در جايگاه هيات رئيسه مجلس خبرگان، در سمت راست آيت‌الله هاشمي رفسنجاني، هاشمي شاهرودي و احمد خاتمي نشسته‌اند، اما در سمت چپ، صندلي خالي آيت‌الله يزدي قرار دارد كه در كنار اين صندلي، دري‌نجف‌آبادي، ديگر عضو هيات رئيسه مجلس خبرگان حضور دارد.
اين اجلاس سه روزه است و موضوع هسته‌اي ايران نيز يكي از دستوركارهاي اجلاس اعلام شده است.
منبع : سایت فردا نیوز

۱۳۸۸ شهریور ۳۱, سه‌شنبه

پنجشنبه، تشییع پیکر «پرویز مشکاتیان»


پيكر «پرويز مشكاتيان» آهنگساز و نوازنده سنتور پنجشنبه دوم مهرماه تشييع و به خاك سپرده مي‌شود.به گزارش فارس، پرويز مشكاتيان نوازنده فقيد سنتور و آهنگساز كشورمان كه روز گذشته به دليل ايست قلبي دارفاني را وداع گفت: پنجشنبه دوم مهرماه از مقابل تالار وحدت تشييع و در بهشت زهرا به خاك سپرده مي‌شود.مشكاتيان كه زاده 24 ارديبهشت 1334 در نيشابور است، در منزلش در تهران درگذشت.
منبع: تابناک

ویلیام شکسپیر- تراژدی مکبث - پرده چهارم

روح سوم: چون شير گردن-فراز باش! و پرواي آنان را نداشته باش كه ميرنجاني و مي‌آزاري؛ آنان كه عليه تو هم پيمان مي شوند: چرا كه مكبث هرگز شكست نخواهد خورد مگر آن زمان كه جنگل سبز عظيم روي به بلنداي تپه دانسينان آورد.

مكبث: كه هرگز چنين نخواهد شد. چه كس مي تواند با جنگل اين كار را كند كه درختان را فرمان دهد ريشه هاي در خاك گره خورده خود را رها كنند؟ چه فال نيكويي!


ویلیام شکسپیر- تراژدی مکبث - پرده چهارم
از وبلاگ فلسفه علم

۱۳۸۸ شهریور ۲۳, دوشنبه

بدعتها و تابو شکنی های محمود احمدی نژاد

نمی دانم آیا دقت کرده اید که دولت احمدی نژاد دولت تابو شکنیها و بدعتهاست؟ و آیا هیچ کس دیگری میتوانست اینقدر بدعت در رسوم جمهوری اسلامی داشته باشدو به ارتداد محکوم نگردد؟ به این لیست توجه کنید.
1- در تاریخ جمهوری اسلامی برای اولین بار دولت به طور رسمی از یک مرجع تقلید شیعیان شکایت کرد.

احمدی نژاد در طول زمامداری خود بدترین سابقه را در برخورد با علما و روحانیون داشته و این بار با طرح شکایت از یک مرجع تقلید، اقدام بی سابقه دیگری را در تاریخ جمهوری اسلامی به ثبت رسانده است. دولت احمدی نژاد از آیت الله صانعی بخاطر سخنانش در روز 21 مرداد شکایت کرد. آیت الله صانعی در این سخنرانی خود از دولت بخاطر خشونت و از شخص احمدی نژاد بخاطر تهمت زدن به دیگران انتقاد کرده بود.

2- برای نخستین بار یک وزیر زن وارد دولت شد.

با وجود اعتراض مراجع بزرگی چون ایت الله گلپایگانی , یکی از زنان پیشنهادی احمدی نژاد برای وزارت از مجلس رای اعتماد گرفت. موسوی و کروبی هر دو در تبلیغات انتخاباتی خود وعده داده بودند حداقل یک وزیر زن انتخاب کنند اما در مورد اینکه بتوانند از مجلس رای اعتماد بگیرند امید چندانی وجود نداشت.

3- برای نخستین بار در تاریخ جمهوری اسلامی دولتی بطور رسمی با آمریکا مذاکره کرد و هم اکنون نیز درخواست مذاکرات دیگری را مطرح کرده است.

در گذشته هرگاه بحث مذاکره با آمریکا مطرح می شد با مخالفت شدید اصولگراها و شخص خامنه ای مواجه بودیم اما در دوره احمدی نژاد در مورد مسائل عراق و افغانستان بطور رسمی با امریکا مذاکره شد و اکنون نیز در آستانه سفر محمود احمدی نزاد به نیویورک برای شرگت در اجلاس عمومی سازمان ملل, ایران برای مذاکره با آمریکا تلاش میکند.
آمریکا نیز برای مذاکره در مورد پرونده هسته ای ایران اعلام آمادگی کرده است اما محمود احمدی نژاد گفته نمیخواهد در این مورد مذاکره ای انجام دهد.

4- در تاریخ جمهوری اسلامی تقلب بی سابقه نیست اما تقلب به این گستردگی که معترضان از آن تعبیر به کودتا کرده اند بی سابقه بوده است.
5- برای اولین بار یک مقام دولتی مردم اسرائیل را دوست مردم ایران خواند و پس از آن نه تنها محکوم به ارتداد و یا جاسوسی نشد بلکه مورد مهر و علاقه رئیس جمهور نیز قرار دارد.

اسفندیار رحیم مشایی پدر عروس احمدی نژاد پس از اعتراض های بسیار هنوز در ترکیب دولت حضور دارد و تمام کسانی که با او به مخالفت پرداخته بودند از دولت کنار گذاشته شده اند. احمدی نزاد گفته است اگر مشایی رئیس جمهور شود وی افتخار میکند معاون اول او باشد و اگر عمر نظام یا احمدی نژاد و مشایی به دور بعدی انتخابات برسد از کجا که این سخن به واقعیت بدل نشود.

بدعتهای احمدی نژاد بسیار است و من فرصت جمع اوری و نگارش همه را ندارم. اما همین 5 مورد را اگر خاتمی مرتکب شده بود امروز یا پیش سلمان رشدی بود یا پیش خدا.

۱۳۸۸ شهریور ۱۸, چهارشنبه

شعر جدید سیمین بهبهانی

سجاده فرش عنف و تجاوز، ای داعیان شرع خدا را!
بر قتل‌عام دین و مروت، دست که بسته چشم شما را ؟

الله اکبر است که هر شب، همراه جانِ آمده بر لب
آتشفشان به بال شیاطین، کرده‌ست پاره پاره فضا را

از شرع غیر نام نمانده‌ست، از عرف جز حرام نمانده‌ست
بر مدعا گواه گرفتم، جسم ترانه قلب ندا را

انصاف را به هیچ شمردند، بس خون بی‌گناه که خوردند
شرم آیدم دگر که بگویم، بردند آبروی حیا را

سهراب‌ها به خاک غنودند، آرام آنچنان ‌که نبودند
کو چاره‌ساز نفرت و نفرین، تهمینه‌های سوگ و عزا را ؟

زین پس کدام جامه بپوشند، بهر کدام خیر بکوشند
آنان‌که عین فاجعه دیدند، فخر امام ارج عبا را

سجاده تار و پود گسسته‌ست، دیوی بر آن به جبر نشسته‌‌ست
گو سیل سخت آید و شوید، سجاده و نماز ریا را

۱۳۸۸ مرداد ۲۷, سه‌شنبه

خدای را به میم شستشوی خرقه کنید ---- که من نمیشنوم بوی خوش از این اوضاع

بیانیه ها و نامه های میر حسین موسوی هر بار تند تر میشود. ایشان در نامه ای خطاب به آقای کروبی برای تجاوزچیان واژه ایادی حکومت را بکار برده است. رفته رفته شکاف در درون نظام افزایش میابد و معترضان هم تند تر میشوند. از آنسو هم سرکوب شدیدتر و فضا هر روز بسته تر میشود. یکی از دوستان وبلاگ نویس تعبیر بسته شدن سوپاپ زودپز را بکار برده بود و نسبت به بسته شدن روزنامه اعتماد ملی هشدار داده بود. تعبیر هنرمندانه ای است با او موافقم. این خشم که هر لحظه بیشتر انباشته می شود بالاخره از روزنه ای بیرون خواهد زد و البته این پایان عمر سرکوب گران خواهد بود. گمان نمی کنم انروز دور باشد اما بی سیاست مردان حکومت با افزایش فشار بر مردم هزینه این تغییر ناگزیر را بالا میبرند.
آنقدر فجایع انسانی زیاد شده که هیچ کس رویش نمی شود به فاجعه بزرگ اقتصادی که اتفاق افتاده بپردازد. موتور توسعه متوقف شده و این برای کشوری در حال توسعه فاجعه بزرگی است.

۱۳۸۸ مرداد ۲۶, دوشنبه

بعد از خواندن این مقاله تصمیم گرفتم جلوی روزنامه اعتماد ملی بروم.

از قول آدم‌های زیادی (حتی شاید خود شمس‌الواعظین) شنیده‌ام که ماشاءالله شمس‌الواعظین، سردبیر روزنامه جامعه، می‌گفته اگر جامعه را توقیف کنند، پانصد هزار نفر جلوی دفتر روزنامه تجمع خواهند کرد و به همین خاطر آن‌ها جرأت نمی‌کنند جامعه را ببندند. البته مرتضوی جامعه را بست و آب از آب تکان نخورد. یعنی فکر نمی‌کنم ۵۰ نفر هم دم دفتر روزنامه جمع شدند. آن موقع‌ها ما فکر می‌کردیم نباید سیاست را به خیابان بیاوریم و خاتمی هم (که آن زمان نماد اصلاحات حساب می‌شد) شدیداً مخالف به خیایان آمدن بود. او و خیلی‌های دیگر می‌گفتند و ما هم تقریباً قبول داشتیم که در خیابان آن‌ها از ما قوی‌ترند و شکستمان می‌دهند.اما الان نه ما این‌طور فکر می‌کنیم و نه آن‌هایی که جلوی دسته راه می‌روند. موسوی و کروبی در هیچ کدام از بیانیه‌هایشان از مردم نخواسته‌اند که توی خانه‌هایشان بنشینند و برعکس در خیلی از موارد به خیابان آمدن تشویق کرده‌اند. تجربه این دو ماه هم نشان داد که الزاماً در خیابان بازنده نیستیم و حتی می‌توانیم کلی هم برنده باشیم.اعتمادملی را توقیف کرده‌اند. بخاطر حرف‌های کروبی در مورد تجاوز به دخترها و پسرها در زندان. قبلاً قرار بود امروز ساعت ۴بعدازظهر تجمعی جلوی ساختمان روزنامه باشد که کروبی دیروز (البته قبل از توقیف روزنامه) لغوش کرد.ببینیم بعد از توقیف نزدیک ۱۰۰ نشریه، که خیلی از ما عاشق خیلی‌هایشان بودیم، رؤیای شمس‌الواعظین بالاخره امروز جلوی ساختمان اعتمادملی تعبیر می‌شود؟
آدرس روزنامه اعتمادملی: خیابان کریمخان، بین پل کریمخان و میدان هفت تیر، کناره جنوبی خیابان. از هفت تیر که بیایید سمت میدان ولیعصر، ۵ دقیقه پیاده تا ساختمان روزنامه راه است.
منبع : وبلاگ آق بهمن

قدرت همچون مار از دور زیباست و از نزدیک زهر آگین و مرگ آور

دکتر رامین جهانبگلو پس از چندین ماه زندان و شکنجه وخوب البته اعتراف, به کانادا رفت تا ازدسترس اهریمن جمهوری اسلامی دور باشد. کتاب یک ذهن زمستانی اولین کتابی بود که پس از آزادی از وی منتشر شد. این کتاب مشتمل است بر جملات کوتاه و فلسفی بسیار زیبا و هنرمندانه.
این شبها که دلگیر است و به معنای هنری و استعاریش زمستانی کتاب یک ذهن زمستانی مونس من شده.
جمله ای که برای تیتر انتخاب کردم از این کتاب است. به دوستانم توصیه می کنم.

۱۳۸۸ مرداد ۲۰, سه‌شنبه

حضور مردم در نماز جمعه نتیجه بخش بود

مسئولان نماز جمعه از اقامه نماز توسط قدیمی ترین خطیب نماز جمعه تهران جلوگیری کردند. رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور گفت: ایشان(آیت الله هاشمی رفسنجانی) برای جلوگیری از هر گونه سوء استفاده‌های سیاسی و غیر قابل قبول از جایگاه نماز جمعه در نماز جمعه شرکت نمی‌کنند. این در حالی است که سایت رسمی هاشمی از حضور وی در نماز جمعه خبر داده بود.

۱۳۸۸ مرداد ۱۹, دوشنبه

آیا نماز جمعه این هفته را هاشمی رفسنجانی اقامه خواهد کرد؟



توضیح ضروری //حذف خبر "اقامه نماز جمعه " این هفته تهران در راستای احترام و رعایت مراتب همیشگی اعلام نام خطیب نماز جمعه صورت گرفت

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بر " ثبات و اعتدال " و رعایت ضوابط حرکت جمعی در ساختار نظام مقدس جمهوری اسلامی چنان معتقدند که انجام هرگونه حرکتی را در تخطی از این مسیر بر نمی تابند و این مهم" استثنایی" برای ایشان ندارد چرا که رعایت " تقوا و پرهیز از هرگونه تندروی " آموزه اصلی وهمیشگی معظم له برای نسل دیروز ، امروز و فردای انقلاب است . از این رو وقتی خبر موثق " اقامه نماز جمعه این هفته تهران " به جهت پاسخ به مطالبات انبوه کاربران و علاقه مندان بیشمار ایشان بر روی سایت قرار گرفت ، آیت الله هاشمی رفسنجانی به عنوان قدیمی ترین خطیب نماز جمعه که در آستانه ورود به دهه چهارم تصدی امامت جمعه موقت تهران قرار دارند ، به حذف خبر و رعایت مراتب همیشگی اعلام نام" امام جمعه نماز تهران "از سوی مرجع مرتبط دستور فرمودند تا جملگی ما بار دیگر در محضر " تجربه ، تعهد و کیاست " ایشان آموزه ای دیگر بیاموزیم .

۱۳۸۸ مرداد ۱۱, یکشنبه

عدو سبب خیر میشود اگر خدا خواهد

نقل می کنند حضرت علی جایی گفته است خدایا تو را شکر می کنم که دشمنان مرا از ابلهان و نادانان قرار دادی.
اما این روز ها این ذوب شدگان در ولایت رکورددار حماقت شده اند آنقدر کارهایشان مضحک است که من خجالت میکشم بگویم حتی اینان دشمنان مردم ایران هستند.
دادگاه کذایی دهم مرداد هشتاد و هشت را نه میتوان در دفتر تاریخ محاکمات قضایی ثبت کرد و نه حتی بعنوان حرکتی سیاسی در جهت منافع کودتاچیان تفسیر کرد. این نمایش کم مایه بیشتر شبیه به طنزی است که بعد از ساعت 12 شب برای به هیجان آوردن امثال بیجه و خفاش شب, میشود از شبکه ضرغامی پخش کرد.
از کجایش بگویم , که نه دادخواست آن جنبه حقوقی داشت که وکلا به آن پاسخ دهند و نه نحوه اجرا و پخش آن از درجه ای از عقلانیت برخوردار بود که ارزش نوشتن نقد داشته باشد.
اما عدو سبب خیر میشود اگر خدا خواهد .بیش از یک هفته بود که در محله سکونت من صدای الله اکبر به گوش نمی رسید اما پس از پخش اعترافات طنین خشم مردم پرده شب استبداد را پاره کرد.
زین کاروان سرای بسی کاروان گذشت ناچار کاروان ِ شما نیز بگذرد

۱۳۸۸ تیر ۲۵, پنجشنبه

میرحسین موسوی: در نماز جمعه این هفته شرکت می کنم / خون به ناحق ریخته شده هدر نمی‌رود

فردا 26 خرداد نماز جمعه تهران به امامت آیت الله رفسنجانی برگزار می شود. بیشتر تحلیلگران معتقدند هاشمی موضعی میانه روانه خواهد داشت و ضمن حمایت از موسوی و کروبی و دعوت از حامیان آنها به آرامش آمدن مردم به خیابانها را نکوهش و اغتشاشگران را محکوم خواهد کرد.
اگر این پیش بینی ها درست از آب در بیاید آنچه که فردا میتواند مهم و تعیین کنده باشد حضور پر شور مردم و نحوه برخورد حاکمیت با آن خواهد بود و نه صحبت های رفسنجانی. نوشتن بیشتر در این مورد را موکول میکنم به شنبه.
منبع کاریکاتور: روز آنلاین

۱۳۸۸ تیر ۲۴, چهارشنبه

موسوی و رهنورد در خانه سهراب اعرابی و در کنار مادرش

منبع وبلاگ آق بهمن

جنبش سبز ایران نیازمند تئوری جدیدی است

بیست و پنجم خرداد هزار و سیصد و هشتاد و هشت بنا به آمار شهرداری تهران بیش از سه و نیم میلیون نفر از میدان امام حسین تا بعد از میدان آزادی با راهپیمایی بدون خشونت خود دوران جدیدی را در تاریخ خاورمیانه آغاز کردند.
این اعتراضات بدون خشونت بود هرچند گهگاه با خشونت از جانب دولت و گروه شبه نظامی بسیج مواجه شد. و هم ازین رو توانست افکار عمومی را در جهان به حمایت از خود برانگیزد.
سی سال پیش وقتی ایرانیان به مبارزه با حکومت توتالیتر پهلوی برخواستند خشونتی ابراز میداشتند که کمتر از خشونت دولتی نبود. اما امروز شاهد این هستیم که مردم حتی در مقام دفاع از خود سعی دارند از خشونت اجتناب ورزند.
گمان نمی کنم هیچ شاهدی باشد که اوضاع امروز و اوضاع سی سال پیش ایران را مقایسه کرده و متوجه این تحول عمیق در افکار و اندیشه های ایرانیان نشده باشد.
از دیگر جنبه های مهم و قابل تامل اعتراضات اخیر حضور زنان است که به نظر من حتی گسترده تر و جسورانه تر از مردان در خیابانها آمده و حقوق خود را مطالبه میکردند. این جنبه زنانه جنبش سهم به سزایی در خشونت پرهیزی اعتراضات مردم ایفا میکند و در گذشته نمونه ای در خاورمیانه نداشته است.
مطالبات مردم تفاوت ماهوی با خواسته های آنان در گذشته دارد . این جنبش میتواند با برخی شعارهای سی سال پیش اعلام موجودیت کند اما نمی تواند خود را در آئینه همان نظریه های انقلاب 57 بازیابد.
از اینجاست که من فکر میکنم این جنبش نیازمند نظریه پردازی جدیدی است و اینکار به عهده متفکرین عرصه اندیشه سیاسی است.
حرکت رو به جلوی جنبش سبز ایران نیازمند بازیافتن موقعیت خودش است و این ارزیابی به نظریه ای جدید نیاز دارد که متعلق به شرایط امروز ایران باشد.

۱۳۸۸ تیر ۲, سه‌شنبه

طرد شدگان در برابر مردم

آخرین شنبه خرداد هزار و سیصد و هشتاد و هشت بود در تهران پیش از تاریخ. سکوت پر از فریاد مردم را با باتوم وگاز اشک آور و گلوله شکسته بودند. میخواستم به سمت آزادی بروم اما تمام راهها بسته بود. تقاطع یادگار امام با آزادی مردم را می زدند. بی نصیب نبودم اما جان سالم به در بردم. برگشتم تا راه دیگری پیدا کنم. به سمت انقلاب رفتم. خیلی میترسیدم. آنطرف تر کسی گلوی دختری را نشانه رفته بود و زنی دشمن خود را در آغوشش پناه داده بود. اینها را بعدتر دیدم, از رسانه ها که انعکاس کوچه بودند در هوای بهت آلود خانه ها .
چیزهای زیادی در خیابان دیدم. مردی که باتوم بر سرش زده بودند و صورتش ازغرق در خون بود. و پیر زنی که سیلی پلیس دهانش را پر از خون کرده بود. ماشین هایی که شیشه هاشان را پلیس ضد شورش شکسته بود. و همسایگانی که حس همنوع دوستی مایه دردسرشان شده بود. اینها را نمی خواستم ببینم .
اما ساعتی بعد وقتی از کنار آفرینندگان فاجعه میگزشتم, جسارت کردم تا لحظه ای از نزدیک چهره آنها را نگاه کنم.شاید این توهم را داشتم که از چهره بتوانم بشناسمشان.
مردانی دیدم که فقر و درماندگی درون چشمهایشان چون چاله های عمیق و تاریک , نور دیدگان مرا می بلعیدند.
نفرین مردم کلاه خودی بود که گوششان را کر کرده بود وطرد شدگی باتومی بود که جامعه در دستشان قرار داده بود.

۱۳۸۸ خرداد ۱۷, یکشنبه

حمايت سيدجواد طباطبايي از مهدي كروبي به برنامه راي بدهيم نه به فرد

محمد قوچاني، رضا خجسته‌رحيمي: سيدجواد طباطبايي پس از سال‌ها تلاش فكري در عرصه سياست نظري تصميم گرفته است كه در خصوص سيست عملي با ما سخن بگويد و نگاه سياسي خود در شرايط انتخاباتي امروز را با ما در ميان بگذارد. اين‌چنين بود كه پاي سخن او نشستيم تا براي ما بگويد كه برنامه را بر فرد بايد ترجيح داد و اين مهدي كروبي است كه در شرايط امروز با برنامه به ميدان آمده است. گفت‌وگو با او را در ادامه بخوانيد.
شما در 30 سال گذشته علاقه‌اي به ورود به بحث‌هاي مصداقي و عملي نداشتيد، چه شد كه دكتر طباطبايي از سياست نظري، متمايل به سياست عملي هم شده است؟
بله، من بايد در اين باره توضيحي بدهم. نخست بايد بگويم كه قبل از اعلام نامزدي آقاي خاتمي در اين انتخابات گفتگويي با جوانان حامي ايشان و بعد با يكي از نزديكان داشتم اما به نظر من مي‌آمد که دوره اصلاحات با مقدماتي كه خاتمي داشت جدا سپري شده است. البته اين سخنان فايده‌اي نكرد و آقاي خاتمي نامزدي خود در انتخابات را اعلام كرد. به نظرم آمدن او اشتباه بود البته رفتنش خطايي بزرگ.
چرا مخالف كانديداتوري ايشان بوديد؟
کارنامه هشت ساله آقاي خاتمي در مجموع ناموفق بود. او اگرچه در طرح برخي شعارها و بردن آنها به ميان مردم بسيار موفق بود اما نشان داد كه توانايي اجرايي كردن هيچكدام از اين شعارها را ندارد. اين مساله تنها به امكانات و توانايي‌هاي آقاي خاتمي برنمي‌گردد، بلکه فهمي كه ايشان از برخي شعارها داشتند، كه به نظر من فهم يکسره نادرستي بود، نيز در شکست او نقش بسيار مهمي داشت. براي نمونه بگويم که شعارهايي مانند آزادي، جامعه مدني، حقوق شهروندي و... شعارهاي خوبي بودند، اما فهم درستي از آن وجود نداشت و مي‌بايست به دست مجموعه‌اي تحقق مي‌يافتند که نه اعتقادي به آنها داشتند و نه البته توان چنان اصلاحات عظيمي را. اصلاحاتي که مبتني بر نظريه‌اي درباره اشکالات نباشد نمي‌تواند از حد شعار فراتر رود.
در شرايط فعلي نگفتيد كه چه شد متمايل به سياست عملي شديد؟
من نيز با بسياري از اهل سياست و نطر موافقم كه کشور در شرايط حساسي قرار دارد. آقاي محسن رضايي تعبير «پرتگاه» را به کار برده که شايد خيلي هم بي‌ربط نباشد ، اما به نظر مي‌رسد که اين تعبير بيشتر ناظر بر خطر خارجي است، در حالي که من نه در سالهاي اخير که اجماعي درباره خطر خارجي وجود داشت و نه اکنون اعتقادي به وجود خطر فوري ندارم. بديهي است که اکنون بحثي در اين مورد نمي‌کنم.
پس شما خطر را در داخل مي‌بينيد، نه خارج؟
بله، هر خطري در سياست در نهايت داخلي است. مشکلات ساختاري در داخل قرار دارد و با شعارها و خوش‌بيني‌هاي فاقد مبناي جدي نمي‌توان بر آنها فايق آمد. من فكر مي‌كنم كه مساله اصلي بايد به آن توجه داشت خطر داخلي است. نمي‌خواهم در مورد سياست روز صحبت كنم، مشكلات کنوني كشور، مشكل امروز يا چند سال اخير نيست؛ ما از بسياري جهات به طور تاريخي و در صدسال گذشته نتوانسته‌ايم خود را با الزامات تحولات اساسي و بنيادين دنيا سازگار كنيم. اصلاحات اساسي و بنيادين نيازمند نظريه است که هرگز درباره آن به طور جدي نينديشيده‌ايم و با اين برنامه‌هاي سر هم بندي شده شب انتخابات نيز بديهي است راه به جايي نمي‌بريم. در دهه‌هاي گذشته فرصت‌هاي بسياري فوت شده‌است. از اينرو در يکي دو دهه گذشته من کوشش کرده‌ام که برخي از ابعاد اين انحطاط تاريخي را توضيح دهم. به نظر من با توجه به تحولات جهاني دهه‌هاي اخير و نيز بي‌اعتنايي بنيادين ما به سرشت اين تحولات شتاب اين انحطاط بيشتر شده است و اين احساس خطر من در واقع به اين مطلب برمي گردد.
آن مسائل داخلي كه شما به آن اشاره كرديد و به نظرتان از اهميت برخوردارند، چه هستند؟
نخستين اين مسائل شكست اصلاحات داخل است در زماني که فرصت شکست از دست رفته بود. و با اين شکست فرصت‌هاي اساسي فوت شد و تجديد آن فرصت به احتمال بسيار غير ممکن خواهد بود. مساله ديگر، فرصت‌هايي است كه با تحولات اخير در سياست خارجي ما به وجود آمده و بايد بتوانيم از اين فرصت بيشترين استفاده را براي تامين مصالح ملي که ديري است به صورت فاجعه باري دچار ضررهاي اساسي شده است بکنيم. البته بار ديگر تاكيد مي‌كنم كه بحث من نظري است و اينک به ضرورت از سياست عملي صحبت مي‌كنم. در مقام يك شهروند. اما اين که اينک در اين باره بحث سياسي عملي مي‌کنم اين است که انتخابات کنوني را بسيار پراهميت مي‌دانم. نخست به اين دليل که بخش عمده‌اي از مطالبات سياسي و اجتماعي مردم به صورت کمابيش روشني براي نخستين ‌بار مطرح شده است. اينک از «مطالبه محوري» انتخابات سخن گفته مي‌شود و نه تنها همه گروه‌هاي جامعه ايران مطالبات خود را بيان مي‌کنند بلکه اين مطالبات بازتابي بي‌سابقه در ميان نامزدها نيز پيدا کرده است. شايد نخستين بار است که نامزدها تابع مطالبات مردم هستند و براي مردم تکليف تعيين نمي‌کنند. نامزدها ناچار دنباله مردم و مطالبات آنها هستند. پيش از اين، نامزدها به مطالبات مردم بي‌اعتنا بودند، شناختي از آنها نداشتند. بهتر بگويم برنامه آنان به مردم تحميل مي‌شد. براي نمونه بگويم: نامزدها تصوري از واقعيت مطالبات اقوام و نيز اقليت‌هاي زباني، مذهبي و فرهنگي نداشتند در حالي که اين مطالبات امروز در صدر برنامه‌ نامزدها قرار گرفته است و اين گامي به پيش است؛ اگرچه تا جايي كه اين برنامه‌ها را ديده‌ام بسياري از آنها فاقد مبناي نظري هستند. تكنوكرات‌ها براساس آنچه در كوچه و خيابان مي‌گذرد و مبتني بر مطالبات مردم برنامه‌ها را نوشته‌اند اما توجهي نشده است كه خاستگاه اين مطالبات كجاست. اما جاي خوشوقتي است که نامزدهايي وجود دارند كه مي‌توانند از برخي جهات به اين مطالبات پاسخ بدهند. به نظر من بايد از اين برنامه‌محوري نسبي دفاع كنم.
اين تنها دليل شما براي ورود به عرصه سياست عملي است؟
يك مساله نگران‌كننده ديگر هم وجود دارد كه شايد به ميدان آمدن افرادي همچون مرا هم توجيه كند و آن ايجاد يك فضاي احساساتي فاقد مبناي عقلايي در اين انتخابات است. بسياري از جوانان وارد عرصه انتخابات شده‌اند كه بسيار هم خوب است و حق شهروندي آنهاست كه از يك كانديدا دفاع كنند. اما شعارزدگي و دل بستن به شعارهايي كه ربطي به برنامه‌ها ندارد درست نيست. اين جوانان نوعي تصور آرماني از افرادي پيدا کرده‌اند که هيچ چيزي در گذشته انان چنين تصور آرماني را توجيه نمي‌کند. نوعي استفاده ابزاري از جوانان صورت مي‌گيرد که موجب مي‌شود انتخابات مبتني بر خردمندي نباشد. همين‌جا بد نيست نظرم را درباره نقش خاتمي در اين ماجرا نيز بگويم، زيرا او اعتبار گذشته خود را – كه عمدتا توهمي بيش نيست – خالصانه و ساده لوحانه در اختيار يکي از نامزدها گذاشته است كه هيچ نسبتي با عملکرد گذشته آن نامزد و برنامه ناروشن و مبهم او ندارد. اعتبار آقاي خاتمي و حمايت او از يك نامزد انتخاباتي نقش بسياري در ايجاد اين فضاي احساسي سطحي داشته كه به نظر من اتفاق ميموني نيست و سلامت انتخابات را از بسياري جهات مخدوش خواهد كرد.
مهم اين است كه باب گفت‌و‌گو با كروبي باز است و برنامه او به‌علت مشورت‌پذير‌ بودن قابل اصلاح است.
تاكيد حقوق بشري كروبي بسيار مهم است و او بهتر از ديگران مساله اقوام را فهميده است.
موتورسوارها در خيابان‌ها نمي‌توانند صادركننده خرد جمعي باشند.
مساله اصلي، بها دادن به خرد است نه خردمند بودن .
روشنفكري ربطي به مديريت كشور ندارد اما هركس چند كتاب خوانده باشد روشنفكر نيست.

منبع: روزنامه اعتماد ملی

۱۳۸۸ خرداد ۴, دوشنبه

حمایت از معرفی کرباسچی به‌عنوان معاون اول کروبی

همایش ستاد شهروند آزاد در حمایت از معرفی کرباسچی به‌عنوان معاون اول کروبی از ساعت ۱۷ تا ۲۰ چهارشنبه این هفته ششم خردادماه برگزار می شود.به گزارش تریبون، محل برگزاری این همایش تالار بزرگ وزارت کشور در میدان فاطمی است.

۱۳۸۸ فروردین ۲۹, شنبه

مشخصات میر حسین موسوی در سایت شورای انقلاب فرهنگی

«اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي»
فهرست اعضاي شورا

مشخصات فردي: نام: مير حسين نام خانوادگي: موسوي خامنه اي نام و شغل پدر: مير اسمعيل - كاسب
تاريخ و محل تولد: 1320-خامنه
ميزان تحصيلات: دانشگاهي: فوق ليسانس معماري وشهرسازي محل تحصيلات: دانشگاهي: دانشگاه ملي ( شهيد بهشتي )

آشنايي يا تسلط به زبانهاي خارجي: انگليسي ، عربي

تأليف، تحقيق، ترجمه:بعضي از مقالات روزنامه جمهوري اسلامی
مشاغل:
قبل از پيروزي انقلاب اسلامي: استاد يار دانشگاه
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي: عضو شوراي انقلاب ، وزير امور خارجه ، نخست وزير ، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام ، مشاور سياسي ومشاور عالي رييس جمهور ، عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي ، رييس فرهنگستان هنر ، در كنار مسئوليتهاي رسمي ، عضو شوراي مركزي حزب جمهوري اسلامي وقائم مقام دبير كل حزب ومسئول دفتر سياسي حزب ونيز مدير مسئول وسر دبير روزنامه جمهوري اسلامي ( قبل از پستهاي رسمي )
نوع عضويت:
سمت: حقيقي
تاريخ عضويت در شوراي عالي انقلاب فرهنگي: 1375-09-14
آدرس پست الكترونيكي: moosavi@iranculture.org

۱۳۸۸ فروردین ۱۰, دوشنبه

این عکس را که سعی دارد اوباما را شبیه به لنین نشان دهد از سایت یک آمریکایی طرفدار اوباما گرفته ام. برایم سخت است که باور کنم هنوز در آمریکا کسانی رویای کمونیسم لنینی دارند. از خودم می پرسم فرجام شوروی را آیا از آمریکا نمی شود دید؟؟